تعریف بیمه
پیکارد و سون[۱] در کتاب بیمههای زمین در حقوق فرانسه در تعریف بیمه چنین گفتهاند:
بیمه عملی است که به موجب آن بیمهگر در مقابل دریافت مبلغی حق بیمه تعهد میکند که خسارت طرف دیگر(بیمه گذار) را در موقع خطر بپردازد
بیمه، اشخاصی را که متحمل لطمه، زیان یا حادثه ناخواسته ای شدهاند قادر میسازد که پیامدها یا وقایع ناگوار را جبران کنند. خسارتهایی را که به این قبیل افراد پرداخت میگردد از پولهایی تأمین میشود که برای خرید بیمه نامه میپردازند و با پرداخت آن در جبران خسارت همدیگر مشارکت میکنند. به بیان دیگر همه آنهایی که خود را بیمه میکنند با مشارکت در سرمایه ای که متعلق به همه خریداران بیمه است در جبران خسارت و زیانهای هریک از افراد بیمه شده، شریک و سهیم میشوند.
حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در کتاب تحریر الوسیله ج۲-ص ۲۶۰۸ میفرمایند:
بیمه عقد قراردادی است بین بیمهگر[۲] و بیمهگذار[۳] ، بدین صورت که بیمهگر ملزم و متعهد میشود در مقابل مبلغی که بیمهگر ملزم و متعهد میشود در مقابل مبلغی که آن را حقبیمه[۴] میگویند در صورت بروز خسارت[۵] بر موضوع بیمه خسارت وارده یا بخشی از آن را جبران نماید و به بیمهگذار پرداخت کند
(مقالهها و پژوهشهای بیمهای).
در تعریف دیگری به استناد ماده ۱ قانون بیمهایران مصوب اردیبهشت ۱۳۱۶،بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند که در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده به او را جبران نموده یا وجه معینی بپردازد.
۲-۳-نام تجاری
بنا بر تعریف ولز[۶]، برنت[۷] و موریانی (۱۹۹۵) نام گذاری تجاری فرایند ایجاد هویت محصول بوسیله استفاده از نام یا سمبل متمایز کننده است. کاتلر(۲۰۰۰) بیان نموده نام تجاری یک نام اصطلاح علامت، سمبل، طرح و یا مجموعه ای از آنها میباشدکه قصد دارد هویتی متمایز برای کالا یا خدمات یک فروشنده و یا گروهی از فروشندگان در مقابل رقبا ایجاد کند.
نام تجاری، نام یا نمادی است که با هدف فروش محصولات یا خدمات به کار برده میشود البته واضح است که هدف از ایجاد یک نام تجاری، فراتر از فروش کالاها یا خدمات است. یک نام تجاری قدرتمند قادر است نقش راهبردی گستردهتری را در یک کسب و کار ایفا کند. نامهای تجاری علاوه بر تسلط به سهم بازار، گزینههایی را برای رشد کسب و کار خلق کرده و ضمن جذب، حفظ کارکنان ماهر و مستعد ارزش خود را در نزد ذی نفعان بهبود می بخشند. تعریف ما از نام تجاری بدین قرار است: نام تجاری نام نمادی است که سازمان آن را با هدف ارزش آفرینی برای ذی نفعان خود به کار می برد. اما واضح است که مفهوم نام تجاری فراتر از یک نام و نشان تصویری است. نام تجاری متشکل از بسیاری از عناصر همچون حکایتهایی که با آن تداعی میشوند، خاطرهها و تجربیات آمیخته با این نام در ذهن افراد، ویژگیهای استفاده کنندگان، موقعیت مکانی مراکز خرید و حتی قیمت است و آمیزهای از تمامی این عناصر یک نام تجاری را پدید می آورند. یکی از بهترین تعاریف نام تجاری از سوی “گراندر و لوی[۸] “در سال ۱۹۵۵ ارائه شد: نام تجاری نمادی پیچیده ای است که دامنه متنوعی از ایدهها و ویژگیهایی را در بر می گیرد. نام تجاری نه تنها با بهره گرفتن از آهنگ خود و معنی و مفهوم لغوی، بلکه مهمتر از آن استفاده از هرعاملی که در طول زمان به نحوی با آن در آمیخته و درجامعه به صورت هویتی اجتماعی و شناخته شده نموده یافته، با مشتری سخن می گوید. گرچه بسیاری از اندیشمندان و محققان، چشم اندازهای دیگری را نیز بر آن افزودهاند، این تعریف از ماهیت نام تجاری تاکنون بی رقیب مانده است. استفان کینگ[۹]معتقد است: محصول چیزی است که در کارخانه تولید میشود و نام تجاری آن چیزی است که مشتری خریداری می کند(بطحایی,۱۳۸۷).
۲-۴-ارتباطات نام تجاری
ارتباط با نام تجاری مهمترین عامل برای موفقیت راهاندازی یک خدمت جدید است(تریل،۱۹۹۲( و به عنوان “ارزیابی کلی مصرف کننده از نام تجاری که آیا خوب است یا بد” تعریف شده است(لو و لامب ، ۲۰۰۰). ارتباطات نام تجاری، نشان دهنده توانایی نامهای نام تجاری است که منجر به بیرون کشیدن احساسات مانند اعتماد، اعتماد به نفس و امثال آن میشود(ترلی و مور، ۱۹۹۵). آن نشان میدهد که نامهای تجاری به عنوان یک راه معتبر و مفید ارتباطات در ایجاد نگرش به نام تجاری نباید نادیده گرفته شود(گریس و اوکاس،۲۰۰۵). ارتباطات تجاری عنصر یکپارچه اصلی در مدیریت روابط تجاری با مشتریان، کارکنان، تامین کنندگان، اعضای کانال، رسانهها، تنظیم کنندههای دولت و جامعه است. ارتباطات تجاری باید با هدف ارتقاء وفاداری به نام تجاری از طریق متصل شدن مصرف کنندگان بیشتر به نام تجاری به منظور تقویت رابطه مصرف کننده نام تجاری در طول زمان باشد (پیرسون، ۱۹۹۶).
نام تجاری ارتباطات یکپارچه و تکرار خلاقانه از طریق انواع مختلفی از رسانهها و یک کلید برای موفقیت در ارتباطات نام تجاری است. تصویر نام تجاری باید به ایجاد یک رابطه عاطفی با مخاطبان باشد. مدیران باید نام تجاری را بطور مداوم پیگیری کنند و بررسی مارکهای شرکت را در برابر اثر رقابت و پیگیری پیشرفت مارکهای شرکت را در بازار انجام دهند. نظارت و بررسی بر پیشرفت علامتهای تجاری در خرید، مصرف، به رسمیت شناختن نام تجاری، نام تجاری فراخوان، آگهی تبلیغاتی و غیره کمک میکند تا مدیران برای تنظیم استراتژیها در بازاریابی برای دستبابی به عملکرد مورد نظر مارکهای شرکت دست پیدا کنند(گودز وار[۱۰]، ۲۰۰۸).
۲-۴-۱-ارتباطات
در بازار کسب و کار امروز، توجه بسیاری به مفهوم ارتباطات بین فراهم کننده خدمت و مشتریان شده است. این مفهوم به طور مشتاقانه توسط بخش آکادمیک و شاغلین این حوزه مورد پذیرش قرار گرفته است. واژه ارتباطات هم در بخش کابردی و هم تئوریک فاقد یک تعریف مشخص است. اساسا یک رابطه ممکن است در زمینههای کابردی وجود داشته باشد بارنز (۱۹۹۷) بیان میکند زمانی که رابطه از طریق برخوردارهای ادامه دار به وجود میآید، در نتیجه خرید خدمت حداقل دو عامل مداخلهگر برای ایجاد رابطه ضروری است. وی بیان میکند که قبل از ایجاد رابطه، هر دو طرف باید به طور متقابل وجود رابطه را درک کنند و رابطه باید به وسیله وضعیت خاصی مشخص شود(وانگ و سهل[۱۱]،۲۰۰۲) احتمالاً ارسطو فیلسوف یونانی اولین دانشمندی است که ۲۳۰۰ سال قبل نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت. او در تعریف ارتباط می گوید: ارتباط عبارتست از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران است (مشبکی و زارع،۱۳۸۲).
جان کاتر ارتباطات را به صورت زیر تعریف کرده است: یک فرستنده پیام، پیامیرا از طریق وسیله یا ابزاری به گیرنده پیام میفرستد که او به آن پاسخ میدهد (کاتلر، ۱۳۸۳).
ارتباطات عبارت است از کلیه فعالیتهای گفتاری، نوشتاری و حرکتی که برای انتقال معنی و مفهوم از فردی به فرد دیگر یا اثرگذاری و نفوذ بر دیگران بکار میروند ( فرهنگی، ۱۳۷۲).
ارتباطات فرایندی است که افراد از طریق آن مفاهیم را با بهره گرفتن از علائم و سمبولهای کلامیو غیرکلامیدر یک زمینه مشخص ایجاد، حفظ و اداره میکنند (دانکن و اورزلوت[۱۲]،۲۰۰۸).
پروفسور دین بارنلوند میگوید ارتباطات، آنگونه که من بدان مینگرم، کلمهای است که بیا نگر فراگرد ایجاد معنی است، فقط پیامها قابل انتقال اند و معنی در خود پیام نیست، بلکه معنی در استفاده کنندگان از پیام میباشد (صفری و چوکانی، ۱۳۹۱).
ارتباطات عبارتست از مراودات رسمیو غیر رسمیکه موجب مبادله اطلاعات معنی دار و به هنگام بین خریدار و فروشنده میگردد. آندرسون و نرس [۱۳](۱۹۹۰) بیان نمودهاند که ارتباطات نقش مهمی را در ایجاد اعتماد ایفا میکند. مورگان وهانت [۱۴](۱۹۹۴) طی تحقیقاتی که انجام دادهاند تأثیر مثبت و غیر رسمیارتباطات را بر ایجاد تعهد بین خرده فروش وفروشنده اصلی در صنعت اتومبیل بیان میکند (سین و همکاران[۱۵]،۲۰۰۵).
در روابط بازاریابی، ارتباطات غالباً نادیده گرفته میشود. این مسئله تأسف آور است، زیرا همه عناصر دیگر از طریق ارتباطات تجربه میشوند(رشید،۲۰۰۳). ارتباطات، خصوصا ارتباطات به موقع، موجب تقویت اعتماد از طریق کمک به حل اختلافات و برآورده نمودن انتظارات میشود(سین و همکاران، ۲۰۰۵).
ارتباطات مجموعهای از مبادلات است که آگاهی از رابطه مشترک را ازطریق اعتماد و تعهد از بین متغیرهای متعدد دیگر فراهم می آورد. ارتباط با مشتری مورد توجه بسیاری از محققان و فعالان بازاریابی قرار گرفته است. افزایش تأکید بر بازاریابی رابطهمند با توجه به این فرض است که ایجاد روابط متعهد شده با مشتریان در نتیجه رضایت مشتری، ارجاعات مشتری، اعتماد و تبلیغات شفاهی مشتریان است. بازاریابی رابطهمند بر بازاریابی مبادلههای با هدف ایجاد روابط بلندمدت، مبتنی بر اعتماد و منافع ارتباطی متقابل با مشتریان ارزشمند احاطه دارد. یکی از ویژگیهایی که هتلها را از یکدیگر متمایز میکند توانایی آنها در ایجاد سطح بالایی از رضایت در مشتری با توجه به انتظارات وی است. راضی نمودن مشتری برای ایجاد وفاداری و ارتباط با مشتری ضروری میباشد. برقراری ارتباط بلندمدت با مشتری در طی زمان صورت میگیرد. این ارتباط با مشتری هنگام ارائه خدمت ایجاد میشود، حفظ و نگهداری ارتباط ایجاد شده با مشتری نیازمند تلاش زیادی است. میزان تعهد طرفین رابطه در موفقیت ارتباطات اهمیت بسیار زیادی دارد. برای حفظ ارتباط ایجاد شده با مشتری باید حس قابل اعتماد بودن هتل وخدمات ارائه شده در مشتریان آنها وجود داشته باشد. اگر مشتری بداند که می تواند به ثباتدر خدمت ارائه شده به وی اعتماد کند، ارتباطات محکمتر و طولانیتر خواهد بود(شس و همکاران[۱۶]،۲۰۰۷).
۲-۴-۲-تاثیر ارتباطات بر سازمان بیمه
تاثیر ارتباطات در کل سازمان، سهامداران و کارکنان شرکت، از نزدیک تحت نظارت و در زمینه هویت سازمانی در نظر گرفته شده است. ارتباطات سازمانی است که در آن یک شرکت فلسفه به طور موثر به تمام سهامداران خود و انتقال به طور همزمان فرهنگ سازمانی خود را نشان میدهد. معماری و چشم انداز که میتواند هویت سازمانی قوی جهانی تاسیس کند طراحی یک ارتباط بین افراد و اشیا است. دانشمندان روان شناس پیشنهاد طراحی دادهاند که انسان با توجه به محیط و موجودات در رابطه با نیاز خود طراحی معماری با ادغام ویژگیهای سازگار با محیط را انجام دهند. ارتباط بین محیط و یک فرد میتواند منحصر به فرد باشد چرا که اگر برروی روابط بین مردم و محیط متمرکز شویم افراد از محیط به عنوان یک رسانه اجتماعی استفاده میکنند و جنبههای اجتماعی و فیزیکی مثل یک پل عمل میکند (فرودی[۱۷]،۲۰۱۲).
سازمان تصویر خود را از طریق برقراری ارتباطات شکل میدهد. ارتباطات فر اگردی است که سهامداران به وسیله ی آن می فهمند که هویت، تصویر، شهرت و اعتبار شرکت چگونه است محتوای ارتباطات از درون سازمان به بیرون آن، در ساخت تصویر جهان بیرونی سازمان، مؤثر است. بنا به گفته ی اولینز، هویت هر سازمان از راه محصولات و خدمات، محیط، ارتباطات و رفتار آن آشکار میشود. روابط خارجی سازمان هویت آن را به ذینفعان خارجی و سایر مخاطبان مخابره می کند. اطلاعات مربوط به هویت سازمان از طریق روابط سازمانی، اسناد بازاریابی، بروشورهای تولید و اطلاعات مالی ابلاغ می شوند. ارتباطات خارجی نیز محصولات و استراتژیهای روابط عمومی است. این روابط، محصولات، تصویر و ویژگیهای مشخص و بارز سازمان را به اعضای سازمان و مخاطبان خارجی مخابره کرده و در ساختن هویت سازمان مشارکت میکنند (قلی پورو همکاران،۱۳۹۰).
۲-۴-۳-ارتباطات در سازمانها (که به دو دسته ارتباطات داخلی و خارجی تقسیم میشوند)
۱)ارتباطات داخلی
ارتباطات داخلی سازمان را نیز می توان به مثابه یکی از عوامل درون سازمانی مؤثر در شکل گیری هویت سازمانی قلمداد کرد. کیفیت ارتباطات درون سازمانی و یا به عبارت دیگر، جوارتباطی حاکم بر سازمان، نشان دهنده ی کیفیت ذهنی و ادراک اعضای سازمان از فضای کلی حاکم بر آن است.
چنان چه اعضا، جو ارتباطی سازمان را به منزله ی فضایی حمایتی (و نه مبتنی بر تضاد و تعارض )درک کنند و به اطلاعات مورد نیاز جهت انجام بهتر وظایف محوله دسترسی داشته باشند، در تصمیمگیریهای سازمان مشارکت داده شوند و سطح صداقت، اعتماد را در سازمان مناسب ارزیابی کنند، با سازمان خود احساس هویت یابی قویتری خواهند داشت (قلی پورو همکاران،۱۳۹۰).
پژوهشهای زیادی به بررسی نقش مناسب بودن فضای ارتباطات درون سازمان در افزایش هویت یابی افراد با سازمان اشاره کردهاند. برای مثال پژوهشهای صورت گرفته توسط اسمیت، پرون، و ون ریل به وجود رابطه میان جو ارتباطی سازمان و هویت سازمانی صحه گذاردهاند ارتباطات داخلی سازمان به منظور جذب استراتژیهای سازمان در هویت آن، هماهنگ کردن فعالیتها و ایجاد اتحاد و وفاداری در اعضا به کار می روند. برای مثال، ارتباطات درون سازمانی می تواند تمایل برای تبدیل شدن به بزرگترین بانک موجود درسطح منطقه را از طریق ابزارهای ارتباطات داخلی نظیر اخبار، نامهها ی غیر رسمی و پست الکترونیک، ایجادکند. چنین چشم اندازی در سازمان نهادینه شده و اعضا نسبت به شناسایی این ویژگیها اقدام می کنند (قلی پورو همکاران، ۱۳۹۰).
ارتباطات داخلی سازمان را نیز می توان به مثابه یکی از عوامل درون سازمانی مؤثر در شکل گیری هویت سازمانی قلمداد کرد. کیفیت ارتباطات درون سازمانی و یا بهعبارت دیگر، جوارتباطی حاکم بر سازمان، نشان دهنده ی کیفیت ذهنی و ادراک اعضای سازمان از فضای کلی حاکم بر آن است. بنابراین، چنان چه اعضا، جو ارتباطی سازمان را به منزله ی فضایی حمایتی (و نه مبتنی بر تضاد و تعارض) درک کنند و به اطلاعات مورد نیاز جهت انجام بهتر وظایف محوله دسترسی داشته باشند، در تصمیم گیریهای سازمان مشارکت داده شوند و سطح صداقت، اعتماد را در سازمان مناسب ارزیابی کنند، با سازمان خود احساس هویتیابی قویتری خواهند داشت. بنابر این استفاده از ساختارهای تیمی و پروژهای و آموزش و توسعه تیم کاری در تمام سطوح سازمانی تأکید میشود. این کار ضمن بهبود مراودات میان افراد، زمینههای مشارکت کارکنان در سازمان را فراهم میکند (قلی پورو همکاران،۱۳۹۰).
۲)ارتباطات خارجی
همچنین از آنجا که ارتباطات خارجی، هویت سازمان را به ذی نفعان خارجی و سایرمخاطبان آن مخابره میکنند، به منظور تقویت این عامل پیشنهاد میشود، در وهله اول، سازمان نسبت به پایش مستمر محیط و شناسایی گروههای متأثر از فعالیتهای گوناگون سازمان و نیازهای متفاوت آن ها اقدام کند. نگرش سیستمی و توجه به کلیه ی ذینفعان داخلی و خارجی و تلاش جهت تأمین رضایتمندی آنها، بر بهبود شناسایی ذینفعان وکیفیت ارتباطات خارجی سازمان مؤثر است (قلی پورو همکاران،۱۳۹۰).
انجام فعالیتهای گروهی خارج از محیط کار، مانند ورزشهای گروهی، مسافرتها و مراسم خانوادگی کارکنان و برنامههای آموزشی و تفریحی جانبی، برگزاری جلسات هماهنگی و ارائه اطلاعات مورد نیاز افراد درباره آخرین اقدامات، اهداف، تغییرات و به طورکلی مسایل مهم سبب خواهد شد تا ارتباطات بهتری در سازمان شکل گرفته و اعضا احساس کنند که به منزله ی عضوی از سازمان، در جریان مسایل مربوط به آن قرار دارند. این مسئله موجب بهبود سطح اعتماد در سازمان شده و ضمن کاستن از رغبت کارکنان در توجه به شایعات بی اساس، سطح آگاهی آن ها را جهت مشارکت اثربخشتر در سازمان افزایش خواهد داد. در چنین حالتی، افراد نسبت به سازمان خود احساس تعلق کرده و زمینه ی مناسبی برای شکل گیری هویتی قوی، فراهم میشود (قلی پورو همکاران،۱۳۹۰).
۲-۴-۴-فرایند ارتباط
ارتباطات یک فرایند اجتماعی است که در آن اطلاعات مبادله شده و نوعی تفاهم بین طرفهای ذینفع حاصل میشود.ارتباط یک فرایند اجتماعی است به دلیل آنکه در آن دو یا چند نفر دخالت دارند.همچنین ارتباطات یک فرایند دو طرفه است و در یک لحظه به وقوع نمیپیوندد، بلکه در طول زمان تحقق مییابد (مورهد و گریفین[۱۸]، ۱۳۹۰).
بازخور بازخور نشان میدهد که آیا پیام به درستی به دریافت کننده منتقل شده است یا خیر و درک درک دریافت کننده پیام را به اطلاع فرستنده میرساند. فرایند ارتباطی که فاقد بازخور میباشد، در واقع نوعی ارتباط یک جانبه و یکطرفه است . در ارتباط یکطرفه، فرستنده پیام را ارسال میکند و توجهی به پاسخ یا انعکاس پیام ندارد (گوردن، ۱۹۹۸).
مفهوم ساده فرایند ارتباط در شکل ذیل نشان داده شده است (رابینز[۱۹]،۱۳۹۰).
نمودار Error! No text of specified style in document.‑۲ فرایند ارتباط (رابینز،۱۳۹۰ )
نمودار Error! No text of specified style in document.‑۳ فرایند ارتباط (رحیمی،۱۳۸۹)
به مفهوم دیگر فرایندارتباط در شکل ذیل نشان داده شده است (رحیمی،۱۳۸۹).
۱- فرستنده: کسی که مقصود یا مفهوم ذهنی پیام خود را برای گیرنده ارسال می کند.
۲- رمز پیام: پیام از شکل یک مفهوم و فکر، به علائم قابل ارسال تبدیل میشود.
۳- پیام: حاوی خبر، نکته یاموضوعی است که باید به گیرنده منتقل شود.
۴- مجاری پیام: وسیله و طریقه انتقال پیام را مجاری پیام گویند. (مانند هوا برای انتقال کلام، کاغذ جهت ارسال نامه امواج الکترو مغناطیس در انعکاس تصویر)
۵- دریافت کننده پیام: دریافت کننده پیام شخصی است که پیام فرستنده را درک می کند اگر پیام به دریافت کننده نرسد ارتباط واقع نمیشود.
۶- کشف رمز پیام: فرایندی است که دریافت کننده بر اساس آن پیام را به اطلاعات مورد نظر فرستنده تفسیر می نماید کشف رمز پیام بر اساس تجربۀ گذشته دریافت کننده، تفسیر فرد از سمبلها (علائم)، انتظارات و مقاصد دو طرف ( فرستنده و گیرنده ) از پیام است.
۷- اختلال یا پارازیت: هرگونه مانعی که باعث عدم ارسال پیام یا عدم درک پیام شود، اختلال گفته می شوند. این موانع می تواند فنی، تجهیزاتی و ادراکی باشد.
۸- بازخورد: پاسخ گیرنده به منبع پیام را بازخورد گویند (رحیمی،۱۳۸۹).
برای اینکه یک ارتباط شکل بگیرد، بایستی ابتدا یک پیام بوجود آید و از منبع پیام ( فرستنده) به دریافت کننده منتقل شود. منبع ارتباط با به رمز درآوردن یک تفکر، پیام را بوجود میآورد. پیام مجموعه علائمیاست که برای رساندن معنا و محتوای پیام به گیرنده، بکار میرود. کانال ارتباطی، وسیلهای است که پیام از آن عبور میکند. دریافت کننده، کسی است که پیام برای او ارسال شده است؛ ولی قبل از آنکه دریافت کننده بتوانند پیام را دریافت کند، باید نماد به شکلی برگردانده شود که برای گیرنده قابل فهم باشد؛ این مرحله از رمز خارج کردن پیام نام دارد. آخرین حلقه در روند ارتباطی حلقه بازخور است
(لی و همکاران[۲۰]،۲۰۱۲).
گمسون چنین نتیجه گرفته که بازاریابی رابطهمند زمانی مفید است که مدیریت تعاملات، روابط و شبکهها به یک موضوع بنیادین تبدیل میشود. بازاریابی رابطهمند قصد دارد تا با مشتریان هدف رابطه ایجاد نموده و این رابطه را حفظ و تقویت کند تا از این طریق اهداف طرفین برآورده شود(امینی و سهرابی، ۱۳۸۸ ) .از این رو فرایند ارتباطات هسته اولیه بازاریابی رابطهمند است.
۱٫Pikard and sven
۲٫insurer
۳٫insured
۴٫Insurance premium
۵٫Damage
۱٫Wells
۲٫Brent
۳٫grander & levy
۴٫Stephan King
[۱۰] Ghodeswar
۱٫Wong & Sohal
۲٫Duncan& Ouwersloot
۱٫Anderson & Nurse
۲٫Morgan and Hunt
۳٫Sin & Et al
۱٫Sheth, Parvatiyar& Shainesh
۲٫Foroudi
۱٫Moorhead & Griffin