بافت فرهنگی اجزای شناختی، تجربی و احتمالاً عاطفی اضطراب مرگ را شکل میدهد. شاید بهترین وظیفهی فرهنگ این باشد که از شخص در مقابل آگاهی و ترس از مرگ حمایت کند، فرهنگها در روشهای خود برای بیان و معنادهی به مرگ، با یکدیگر فرق دارند؛ برخی از فرهنگها با ابعاد متأثر از آگاهی از مرگ برخورد موثرتری دارند.
جوامع غربی اغلب برای مخفی کردن بیماری و سالمندان از نظرها، سرزنش میشوند در نتیجه اعضای خود را از آگاه شدن از مرگ محافظت می کند. چنین شیوهای می تواند اضطراب مرگ را افزایش دهد؛ زیرا، مرگ پدیدهای غیرعادی می شود که از نظم طبیعی امور شده، در غرب سعی می شود به وسیلهی به حداقل رساندن عوامل برانگیزاننده اضطراب مرگ، مانند عدم مشاهده پدیده های مربوط به ناتوانی، پیری، بیماری و خود مرگ سعی در کاهش این اضطراب صورت میگیرد. در فرهنگهای شرقی با وجود اینکه مانند غرب پدیده مرگ انکار نمی شود، تفاوت اندکی بین سطح کلی اضطراب آنها با غربیها وجود دارد(عبدالخالق، ۲۰۰۹).
۷-۲- نگرش دین اسلام به مرگ
۱-۷-۲- نگرش قرآن
- و سرانجام سکرات مرگ حقیقت را (پیش چشم او)، میآورد و به انسان گفته می شود این همان چیزی است که تو از آن میگریختی (سورۀ ق، آیه ۱۹) .
- سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم، شاید شکر نعمت او را به جا آورید (سورۀ بقره،آیه ۵۶) .
- هر کسی مرگ را میچشد؛ و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت آنها که از آتش (دوزخ) دور شده، به بهشت وارد شوند، نجات یافته و رستگار شده اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست (سورۀ آل عمران، آیه ۱۸۵) .
- ما شما را آفریدیم، پس چرا تصدیق نمیکنید؟ آیا از نطفهای که در رحم میریزید، آگاهید؟ آیا شما آن را آفرینش میدهید یا آفریدگاریم؟ ما در میان شما مرگ را مقدر ساختیم و هرگز کسی بر ما پیشی نمیگیرد. تا گروهی را به جای گروه دیگر بیاوریم و شما را در جهانی که نمیدانید آفرینش تازهای بخشیم. شما عالم نخستین، دانستید، چگونه متذکر نمیشوید! (سورۀ واقعه، آیه۶۰-۵۷).
- ما میدانیم سینه است از آن چه میگویند تنگ می شود. پروردگارت را تسبیح و حمد گو و از سجده کنندگان باش و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) تو فرا رسد (سورۀ حجر، آیه ۹۷-۹۹) .
با توجه به آیات متعددی میتوان به اهمیت توجه به پدیده مرگ و حل اضطراب و تشویش حاصل از آن پی برد.
۲-۷-۲- دیدگاه نهج البلاغه
- انسان با هر نفسی که میکشد قدمی به سوی مرگ میرود (حکمت، ۷۱) .
- دنیا بدنها را فرسوده، آرزوها را تازه مینماید، مرگ را نزدیک و خواسته ها را دور و دراز میسازد، کسی که به آن دست یافت خسته می شود، و آنکه به دنیا نرسید رنج برد (حکمت، ۶۹).
- فخر فروشی را کنار بگذار، تکبر و خود بزرگ بینی را رها کن، به یاد مرگ باش (حکمت، ۳۸۶).
- فرزندآدم را با فخر فروشی چه کار؟ او که در آغاز نطفهای گندیده، و در پایان مرداری بد بو است نه می تواند روزی خویش را فراهم کند نه مرگ را از خود دور نماید (حکمت، ۴۴۵) .
- از مرگ و نزدیک بودنش بترسید، شما همه آماده مرگ میباشید، اگر توقف کنید شما را میگیرد و اگر فرار کنید به شما میرسد. مرگ از سایهی شما به شما نزدیکتر است نشانه مرگ بر پیشانی شما زده شده، دنیا پشت سر شما در حال در هم پیچیده شدن است.
ارزش و اهمیت مرگ را از اینجا نیز میتوان دریافت که حضرت علی (ع) در نهج البلاغه بیش از ۸۰ بار راجع به مرگ صحبت کرده است.
۳-۷-۲- مفهوم مرگ در ادعیه صحیفه سجادیه
امام سجاد(ع) در ادعیهی فراوانی از مرگ و لحظهی مردن یاد نمود، شاید بتوان گفت دعایی نیست که آن حضرت یادی از مرگ و عوالم پس از آن نکرده باشد. تعابیر ایشان درباه مرگ به گونهای است که بر جان و روح شنونده اثر فراوانی میگذارد. ایشان در دعاهای فراوانی لحظهای که مرگ را مشاهده می کند، به خداوند پناه برده، از خداوند میخواهد مرگ بهترین و مبارکترین مهمانی باشد که با آن روبه رو می شود، وی از فتنه حیات و ممات را از پروردگار تقاضا می کند و امید شفاعت هنگام مرگ را دارد ، ایشان از اینکه غافلانه جان دهد، هراسان است و از اینکه مرگ را همواره در برابر خود میبیند، انتظار آرامش ندارد؛ زیرا، تنها مرگ برای اضطراب و تشویش آدمی کفایت می کند؛ هرچند خود مرگ، مقدمهی مصائبی عظیمتر است. حضرت در ادبیاتی این دلهره مرگ را که ویرانگر لذات است این گونه به تصویر کشیده اند:
ألا لا و لکنا نفّر نفوسنا
و تشغلنا اللذات عما نحادز
و کیف یلذ العیش من هو موقفٌ