هویت دینی
هویت در معنای کلمه"هستی"آنچه موجب شناسایی می شود (فرهنگ معین). موضوعی میان رشته ای است علی رغم آنکه بیش از همه رشته ها در روان شناسی و علوم اجتماعی بحث شده است. هویت به معنای عام ومعرفت شناختی آن در فلسفه وحوزه های عرفان، به معنی ملی وبین المللی آن در علوم سیاسی وحوزه های امنیتی وحتی در اقتصاد وفرهنگ نیز موضوع بحث بوده است.
در واقع هویت واقعیتی چند بعدی است واز منظرهررشته از علوم تعریف خاصی را به خود اختصاص می دهد با این وصف تمامی آنها بر خصایص مشترکی به مانند داشتن تصویری خاص وروشن ازخود، جامعه وجهان وکسب کردن نظام ارزشی یعنی که درآن خوبی ها، بدی ها وباید ها ونباید ها را تعریف می کند اشاره داشته اند موضوع هویت با ورود به دنیای مدرن وسر بر آوردن هویت های تازه و خدشه دار شدن هویت های پیشین مورد توجه اندیشمندان در حوزه های مختلف قرار گرفت . ظهور پست مدرنیسم که به شدت تکثر گرا، چند پاره ونسبیت گراست وجریان جهانی شدن وگذشتن از مرزهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، شتاب گرفتن تغییرات، رخداد انقلاب الکترونیک وحرکت به سمت جامعه اطلاعاتی وشبکه ای در عصر حاضرمزید بر علت شد، وهویت را بیش از بیش مورد توجه قرار داد(نوچه فلاح ،۱۳۸۳،ص۲۱).
در این فصل ما به هویت، نظریه های هویت، ابعاد ویژگی ها ، مولفه های هویت وهمچنین به فرایند هویت یابی، شکل گیری هویت وعوامل موثر بر شکل گیری هویت، رویکردهای هویت، هویت در روان شناسی اجتماعی وهویت در جامعه شناسی سیاسی، چند فرهنگ گرایی ومساله هویت، بحران هویت، آموزش وپرورش ونقش آن در هویت سازی، نقش برنامه ریزی درسی در شکل گیری هویت، مولفه های هویت ملی ودینی ، تاریخچه هویت وپیشینه پژوهش پرداختیم.
هویت
هویت مشخصه شناسایی و تمایز افراد از یکدیگر است. ناهمگن بودن جوامع منشأ بروز هویت های متعدد در جوامع می گردد. هویتی که معجونی از هویت نسل گذشته و هویت نسل امروزی برخاسته از جریانات روز است و باعث بروز تکثر و تفاوتها می گردد که برخاسته از تفاوت تاریخ، تمدن، ارزشها و نگرش هاست (عاملی، ۱۳۸۲، ص ۱۷۳).
هویت یعنی کیفیت یکسان بودن در ذات، ترکیب وماهیت ونیز یکسان بودن در هر زمان وهمه شرایط هویت داشتن یعنی یگانه بودن، ولی از دو جنبه متفاوت: همانند دیگران بودن در طبقه خود وهمانند خود بودن در گذر زمان(گل محمدی،۱۳۸۱،ص۲۲۷).
بحث از هویت یکی از اساسی ترین وجدید ترین مباحث عصر مدرن وپسامدرن می باشد که پس از رنسانس پدید آمده است. هویت همان خود است که نوجوان و جوان آن را به عنوان بازتابی از زندگینامه اش می پذیرد. به نظر گیدنز تمام افراد براساس امور گوناگون روزمره، چهارچوب معینی برای تضمین امنیت وجودی خود دست و پا می کنند. افراد در طول زندگی روزمره خود با خطرهای مختلف و بیم و هراس های متصور از آنها دست و پنجه نرم می کنند که باعث اضطراب به تمامیت امنیت وجودی شخص می گردد. سالیوان تاکید می ورزد که نیاز به نوعی احساس امنیت در نخستین مراحل زندگی کودک پدید می آید و در زندگی موجود انسانی بسی بیشتر از محرکهای ناشی از احساس گرسنگی یا تشنگی اهمیت می یابد.در عصر ارتباطات، فرد از طریق داد و ستد با محیط هویت خود را کسب می کند. هر چه قدرت، استحکام، خلاقیت، مقاومت و پویایی در یک جامعه بیشتر باشد، حفظ و تقویت هویت خود بیشتر میسر است. رسانه ها در این تاثیرگذاری نقش عمده ایی دارند و در اثر تعامل با سایر جوامع امکان رویارویی با سبکهای مختلف زندگی را فراهم می کنند. به عقیده گیدنز رسانه ها در عین اینکه امکانها را به دست می دهند، تفسیرهای باریک اندیشانه ای از نقش ها یا سبک های زندگی خاص را نیز ارائه می دهند (گیدنز، ۱۳۸۴، ص ۳۱-۳۰).
و چنانچه نوجوان و جوان آمادگی رویارویی با آنها را نداشته باشد، چه بسا باعث احساس حقارت و از خودبیگانگی و تمایل به تقلید از دیگران به ویژه تقلید از الگوهای غربی و تضعیف فرهنگ و هویت ملی و مذهبی می گردد.
عوامل بسیاری شکل دهنده و تعریف کننده جنبه های مختلف هویتی انسان معاصر است و انسان معاصر که در جستجوی احراز هویت خویش بر پایه آرمانهای خود است تحت تاثیر الگوها، ملاک ها و معیارهاست و متاسفانه نسل نوجوان و جوان با الگوگیری از غرب به دلیل نفوذ رسانه ها و توسعه فناوری اطلاعات، که تاثیرگذار بر حتی لباس (مد)، آرایش، غذا، اوقات فراغت و نوع تفریح و … به نحو خاصی است که با جنبه های معنوی و فرهنگی او در تضاد است.
گیدنز معتقد است پاره ای از عقاید و تعالیمی را که در کشورهای غربی وجود داشت در اسلام نیز می بینیم (گیدنز، ۱۳۸۴، ص ۹۶). و بسیاری از ارزش ها وقواعد اخلاقی در سطح جهانی مطرح است مثل آزادی، عدالت، ….. و جوانان در خیلی از زمینه ها که مطابق با ارزش های اسلامی و ایرانی است می توانند از فرهنگ های سایر کشورها الهام بگیرند. لازمه این امر بازگشت به خویشتن است که نه تنها متفکران و صاحب نظران بلکه انبیاء الهی نیز انسانها را به آن دعوت می کنند.
بازگشت به خویش در حقیقت به معنای احراز هویتی برای جامعه است که مبتنی بر اصول و ارزش های اعتقادی بوده، جامعه با اختیار و افتخار و آگاهانه آن را پذیرفته و میل به شناخته شدن با آن را دارد. تکیه بر هویت و زیستن در فضای فرهنگی، این امکان را برای جامعه فراهم می کند که نقش مثبت و فعالی را ایفا کند و از تبعات منفی رخدادهای جهانی مصون بمانند (نقی زاده، ۱۳۸۲، ص) .
[۱] identity