پارادایم شامل عقاید نظری و روشهای علمی است که گروهی از دانشمندان آن را انتخاب می کنند و ریشه در جهان بینی خاصی با واژه و عبارات خاص خود دارد(۲۲). تحقیقات نظامدار پرستاری عمدتاً در دو پارادایم گسترده اثباتگرایی[۱] و طبیعتگرایی[۲] صورت میگیرد(۲۳).
پیشفرض اثباتگرایان این است که واقعیتی در جهان خارج وجود دارد که میتوان آن را مطالعه کرد و شناخت و این واقعیت مستقل از مشاهده ماست. همچنین پدیدهها تصادفی نیستند و دارای علل مقدماتی هستند. از این رو، پژوهشهایی که به روش علمی صورت میگیرند به دنبال فهم علل زمینهای پدیدههای طبیعی هستند و در این پژوهشها تلاش و تاکید بر حفظ عینیت است(۲۴).
در مقابل پارادایم طبیعت گرایان مربوط به رویکردهای منطقی و فکری همچون پدیدار شناسی، تعامل سمبولیک[۳] و قومیت شناسی است، که بر پویا بودن ماهیت واقعیت اجتماعی که شکل گرفته و در حال شکل گیری است، تأکید دارد. این رویکرد به درک واقعیت اجتماعی از منظر افرادی که مطالعه میشوند تکیه می کند(۲۵). این پارادایم، دیدگاهی علمی اجتماعی است که به بررسی چگونگی ساخت واقعیتها تمرکز دارد .این دیدگاه فرض می کند افراد از جمله محققین، واقعیتهایی که در آن شرکت دارند را میسازند(۲۶). بنابراین محقق طبیعت گرا، نسبی گرا است. از دید او واقعیت بستگی به زمینه، دارد و می تواند ساختارهای متفاوتی داشته باشد. این پارادایم فرض می کند دانش وقتی به حداکثر میرسد که فاصله محقق و مشارکتکنندگان در تحقیق به حداقل برسد. گفته ها و تفاسیر افراد شرکتکننده در تحقیق کلید فهم پدیده مورد علاقه محقق است(۱۹).
اثبات گرایان از روشهای کمی برای تحقیق در مورد پدیدههای با مقیاس بزرگ استفاده می کنند و طبیعتگرایان نیز روشهای کیفی را جهت در نظر گرفتن ویژگی معنادار زندگی گروهی انسانها اتخاذ می کنند (۲۵)
تحقیق کیفی شکلی از پژوهش اجتماعی است(۲۲)که در آن یافته های تولید شده با بهره گرفتن از روش های آماری یا دیگر ابزار کمی به دست نمیآید. بلکه تحقیقی است در مورد زندگی افراد، تجارب زنده، رفتارها، عواطف و احساسات و همچنین عملکرد سازمانی، جنبشهای اجتماعی، پدیدههای فرهنگی و تعاملات میان اقوام(۲۷). ریشه های تحقیق کیفی به انسان شناسی، فلسفه و جامعه شناسی باز میگردد. این رویکرد ابتدا در اوایل دهه قرن نوزدهم توسط انسانشناسان و جامعه شناسان به عنوان یک روش تحقیق استفاده شد(۲۲) و پس از آن در اواخر دهۀ ۱۹۷۰، کاربرد آن در پرستاری آغاز گردید(۲۸).
تحقیق کیفی روشی برای کسب بینش از طریق کشف معانی است که این بینش از طریق روابط علّی ایجاد نمیشوند بلکه از طریق درک ما از کل شکل میگیرد(۲۸). بنابراین محققین کیفی تمرکز بر جنبه های پویا، کلگرایانه و فردی پدیده ها دارند و سعی می کنند این جنبهها را به صورت کل و درون زمینهای که تجربه شده به دست آورند. مطالعات کیفی به اطلاعات عمیق و غنی منجر میشوند که میتوانند ابعاد مختلف پدیدهای پیچیده را روشن کنند و از آنجا که در چارچوب کلی وسیلهای برای کسب غنا و پیچیدگی نهفته در پدیده ها هستند، بینش حاصل از این فرایند کار پرستاری را هدایت نموده و در فرایند مهم ساخت تئوری به منظور ساخت دانش پرستاری کمک می کند(۲۷). محققین پرستاری با انجام مطالعات کیفی اطلاعات ارزشمندی را برای بدنهی دانش حرفه به ارمغان میآورند که با ابزارهای کمی قابل دستیابی نیست(۲۹).
در این مطالعه از آنجا که هدف و ماهیت موضوع مطالعه شده بررسی فرایند بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی به جامعه و پی بردن به ابعاد و اثرات آن و طراحی یک مدل مراقبتی در این زمینه بود، از روش تحقیق کیفی برای فهم پدیده مورد نظر استفاده شد.
تحقیق کیفی به روشهای مختلفی انجام می شود که در بسیار از جهات باهم مشابه هستند، با این وجود هر روش کیفی دارای موضوع فلسفی خاصی است که این امر سئوالات، مشاهدات و تفسیر اطلاعات را تحت تأثیر قرار میدهد. از آنجا که روش کار استفاده شده برای هر روش متناسب با جهتگیری فلسفی آن است، در تحقیق کیفی فلسفهی زیر بنایی مطالعه به اندازه چارچوب مطالعه کمی اهمیت دارد و باید به خوبی درک شود(۲۸).
انتخاب هر روش کیفی بستگی به پدیده مورد نظر و سئوال تحقیق دارد یکی از این روشها، گرانددتئوری[۴] است. گراندد تئوری رویکردی کلی برای شناخت تئوری است(۲۹). این روش یکی از روشهای انجام تحقیق کیفی است که بر خلق چارچوبهای مفهومی یا تئوری از داده ها، بوسیلهی تجزیه و تحلیل استقرایی آنها تمرکز دارد(۲۶).
واژه گراندد (زمینه) بدین معنی است که تئوری ساخته شده از تحقیق بر مبنای اطلاعاتی است که از زمینه موجود گرفته شده است یا ریشه های این تئوری به اطلاعاتی برمیگردد که از آن زمینه مشتق شده است (۲۸). از نظر فلسفی ریشه گراندد تئوری به تعاملگرایی نمادین که خود از عقاید عملگرایی[۵] نشأت گرفته است برمیگردد(۳۰). از نقطه نظر عملگرایان واقعیت با استدلال قیاسی از تئوری موجود حاصل نمی شود بلکه به طور استقرایی با تأیید تجربی مداوم شکل میگیرد. در این رویکرد واقعیت با در نظر گرفتن اکتشافات جدید انسانها، تعدیلیافته و وابسته به زمان و مکان است(۳۱). موجودات فعال و خلاق بوده و معانی با اعمالی که آنها برای حل مسائل یا شناخت دنیا انجام می دهند شکل میگیرد(۲۶). تفکر عملگرایی با تجربه، به عنوان یک فرایند تعاملی که افراد و محیط اجتماعی و طبیعی آنان را در برمیگیرد، آغاز می شود. در عملگرایی به دیدگاه های مختلف ارج نهاده می شود چون پایهای برای حل متقابل مسئله، کسب دانش و بازنگری مداوم منابع موجود و ادراک هستند(۳۲).
تعاملگرایی نمادین، دیدگاه نظری مشتق از پرگماتیسم(۲۶) و یک تئوری در مورد رفتار انسان بوده و رویکردی برای مطالعه انسان و زندگی گروهی وی است(۳۱). ماهیت این تئوری تعاملی است که میان افراد و محیط آنان رخ میدهد. این تئوری برروابطی که افراد در زندگی روزمرهی خویش با یکدیگر دارند و بر نحوه توسعه این تعاملات تمرکز دارد(۳۳). ویژگی اصلی آن این است که افراد تحت تأثیر افراد دیگر قرارمیگیرند اما در تفسیر و پاسخ به افراد و اموری که با آنها مواجه میشوند، فعال هستند(۲۵). آنها میتوانند به جای این که به طور مکانیکی به محرکها پاسخ دهند، در مورد اعمال خود فکر کرده(۲۶)، آنها را طرحریزی، اجرا و بازبینی نمایند و ازطرف دیگر نگرشها و پاسخهای خود به موقعیتهای خاص را با اعضای گروه خود در میان گذارند(۲۲).
از نظرمید، «خود[۶]» وقتی در تعامل با دنیای اجتماعی خاصی قرار میگیرد باید مورد توجه واقع شود. فرد و دنیای جدا از هم درک نمیشوند، زیرا که «خود» فعلیتی است که پیوسته از طریق تعامل با فعلیتهای انسانی دیگر تکامل مییابد. از نظر مید «خود» مشتمل بر حالت فاعلی به نام «من»[۷] است که جوهرهای« درون سرشت» بوده که قابل تغییر توسط دیگران نیست. از طرف دیگر، این«خود» دارای حالت مفعولی به نام «مرا»[۸] است که « خود» را حاصل برآیند انعکاس دیگران نسبت به ما و نوع پنداشت ما از «خود» در میآورد. در واقع، عمل یا رفتار ساطع شده از فرد، حاصل گفتمان درونی و تعامل بین «من» و «مرا» است. این ظرفیت سوار شده بر روی «خود فردی»[۹] است که فرد را قادر میسازد تا نقش دیگران را قبول کرده و شرایطی را برای انتقال نمادهای ساطع شده از سوی دیگران فراهم آورده تا به واسطه آن او و سایر افراد بشر قادر به تکامل حس«خود اجتماعی»[۱۰] شوند. یعنی به واسطه این ظرفیت نهادی است که فرایند تطابق و هم رنگ شدن با دیگران و ارزشهای حاکم دیگران رخ میدهد(۳۴).
بلومر مدعی است که مفروضات پایهای تعاملگرایی نمادین، ریشه در انگارههای پایهای مید یعنی«من، مرا و خود» و گفتمان درونی مداومی دارد که بین این اجزا در بستر تعاملات اجتماعی رخ میدهد. بلومر جایگاهی روششناسانه برای تعاملگرایی نمادین قائل بود و بر این باور است که برای درک دنیایی خاص، باید به تحلیل اعمال و افعال و تعاملات مشارکتکنندگان پرداخت(۳۴).
پژوهشگر بارها در هنگام مواجه با مصدومین در بخشهای سوختگی همچنین به هنگام ترخیص آنها با وجود داشتن زخمها، اسکارهای متعدد و ناتوانی های به جا مانده، از خود سوال نمود که این افراد چگونه از این شرایط دشوار گذر می کنند و مشکل تراز آن چگونه به نقشها، فعالیتهای خود و بالاخره به جامعه باز خواهند گشت. با توجه به اهمیت درک فرایند بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی به جامعه بر کیفیت مراقبت پرستاری بالینی جامعهنگر، سوالات متعددی در ذهن پژوهشگر شکل گرفت؛ از جمله اینکه فرایند بازگشت مبتلایان به سوختگی به جامعه در کشور ما چگونه است؟ سوختگی چه تاثیری بر ابعاد وجودی یک فرد مبتلا به سوختگی میگذارد ؟ فرد برای حفاظت خود فردی و اجتماعیاش چگونهعمل می کند ؟ و آیا رنج و درد متحمل شده همیشه به انزوا و محجوری این افراد میانجامد؟ یا اینکه خیر خواهند توانست به جامعه بازگردند؟ بازگشت چه جور چیزی است؟ آنها به کجا باز میگردند؟ جایی که بر میگردند کجاست؟ می شود به گذشته بازگشت یا نه؟ یا اینکه سرنوشت تنها آینده را برای آنها نشان میدهد؟ آیا می توانند بدون فراموش کردن راههایی که از آن عبور کرده اند به رفتن ادامه دهند؟ یا اینکه به هرجایی که وارد می شوند می گویند برگشتم ولی عوض شدم! این بازگشت قابلیت است یا ضرورت ؟
از نظر پژوهشگر پاسخگویی به این سوالات می تواند راه را برای بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی به جامعه هموار سازد. لذا، با توجه به اینکه پژوهش کیفی بهترین روش برای توصیف تجربیات زندگی بوده و از آنجا که هدف اصلی پژوهش ارائه گراندد تئوری و بر اساس آن طراحی مدلی با توجه به بستر تئوری میباشد. لذا پژوهشگر مناسب میبیند که در قالب پژوهش گراندد تئوری این مطالعه را هدایت نماید.
[۱] positivism
[۲] naturalistic
[۳] symbolic interactionism
[۴] Grounded theory
[۵] pragmatism
[۶]self
[۷] I