۲-۱-۸- کارایی بازار سرمایه و اهمیت آن در ارزیابی سهام
بازاری کاراست که در آن بازار، ارزش اوراق بهادار نزدیک به ارزش ذاتی آن بوده و قیمت بازار شاخص مناسبی از ارزش آن اوراق باشد. در چنین بازاری قیمت سهام، منعکس کننده کلیه اطلاعات موجود در بازار است. در بازار کارا، اطلاعات سریعا پخش شده و به سرعت بر قیمت سهام تاثیر می گذارد. در چنین بازاری قیمت سهام نسبت به آنچه که اتفاق می افتد بسیار حساس است و تمام اتفاقات مذکور نیز می تواند به نحوی بر قیمت سهام تاثیر بگذارد. این اتفاقات چه بین المللی باشد و چه اقتصادی و اجتماعی، بستگی به حساسیت قیمت سهام نسبت به موضوعی دارد که به وقوع می پیوندد( حامدیان،۱۳۷۸). هرچه از سطح ضعیف فرضیه بازار کارا به سمت قوی نزدیک می شویم، انواع مختلف تحلیلهای سرمایهگذاری در تعیین مرز بین سرمایهگذاریهای سودآور و غیر سودآور اثرخود را از دست می دهند و کم رنگ تر میشوند. اگر شکل ضعیف معتبر باشد، تحلیل فنییا تحلیل نمودار قیمت سهام بی اثر میشود. وقتی حرکت قیمت سهام از الگوی خاصی تبعیت میکند، استفاده کننده از نمودار، نتیجه میگیرد که سهام در آینده جهت معینی خواهد داشت. در واقع، استفاده کنندگان از نمودار، از فنون مختلف برای ارزیابی روند قیمتهای قدیم سهام، سود می جوید تا روند قیمتهای آینده سهام را برآورد کند. اگر شکل ضعیف بازار کارا برقرار باشد، اطلاعاتی در قیمتهای گذشته سهام وجود ندارد که برای پیشبینی آینده کارساز و چاره ساز شود. هر اطلاعاتی که بوده توسط هزاران چارتیست ماهر، در مناطق مختلف تحلیل شده و به اتکای آن تحلیلها، روی آنها خرید و فروش صورت گرفته است. از این رو، قیمت سهام به سطحی می رسد که در برگیرنده همه اطلاعات مفید، منعکس در قیمتهای گذشته سهام است. اگر شکل نیمه قوی فرضیه بازار مورد نظر باشد، تا زمانی که تحلیل سرمایهگذار، به اطلاعات عام منتشر شده، متکی است، هیچ تحلیلی به سرمایهگذار کمک نمیکند که بازدهی بهتر از بقیه بدست آورد(دلبری،۱۳۸۰).
۲-۲- پیشبینی
پیشگویی شرایط و چگونگی رخداد حوادث در آینده را پیشبینی می گویند و چگونگی انجام این عمل پیشبینی کردن نامیده میشود(الوانی، ۱۳۸۸). پیشبینی از دو روش کیفی و کمی امکان پذیر است.
۲-۲-۱- روشهای پیشبینی کیفی
جهت پیشبینی وقایع با روشهای کیفی، به طور کلی از نظرات و عقاید متخصصین استفاده میشود. چنین روشهای پیشبینی معمولا وقتی دادههای زمانی مربوط به گذشته اصلا وجود ندارد ویا کم و در دسترس نیستند، به کار می روند و همچنین برای پیشبینی تغییرات الگوی دادههای زمانی به کار می روند(رعیتی شوازی،۱۳۸۵).
۲-۲-۲- روشهای پیشبینی کمی
مدلهای پیشبینی کمی شامل مدلهای تک متغیری و مدلهای علّی میباشد. مدل تک متغیری، مدلی است که تنها بر اساس ارزش مقادیر گذشتهیک سری زمانی، مقادیر آتی سری زمانی مزبور را پیشبینی می نماید. در این مدل جهت رسیدن به الگویی برای دادهها، دادههای مربوط به گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد، سپس با این فرض که الگوی به دست آمده تا آینده ادامه خواهد داشت، جهت پیشبینی مورد استفاده قرار میگیرد. مدلهای علّی پیشبینی، مستلزم این میباشند که متغیرهایی که با متغیر مورد نظر جهت پیشبینی در ارتباط هستند، شناسایی شوند. با پی بردن به این ارتباط، مدل آماری ما بسط مییابد و سپس مدل آماری فوق جهت پیشبینی متغیر مورد نظر به کار برده میشود(رعیتی شوازی،۱۳۸۵).
۲-۲-۳- انتخاب روش پیشبینی
انتخاب روشهای پیشبینی تحت تاثیر عواملی مانند شکل مطلوب پیشبینی، افق دوره و فاصله پیشبینی، الگوی دادهها، دقت مطلوب، هزینه پیشبینی، در دسترس بودن دادهها، سهولت عمل و فهم پیشبینی میباشد. اولین عامل در انتخاب روش پیشبینی، شکل مطلوب آن میباشد که به طور مثال آیا پیشبینی نقطه ای کفایت میکندیا این که پیشبینی فاصلهی مورد نیاز است. بعضی روشها به طور نظری پیشبینیهای فاصله ای درستی تشخیص می دهند و برخی دیگر تشخیص نمی دهند. دومین عامل، دوره و چارچوب زمانی پیشبینی میباشد که پیشبینیها براییک مقطع زمانی به صورت روزانه، هفتگی، ماهیانه و سالیانه صورت میگیرد. این مقطع زمانی چارچوبیا افق زمانی نامیده میشود(رعیتی شوازی،۱۳۸۵). در ادامه به توضیح سه روش مرسوم در پیشبینیهای سرمایهگذاری پرداخته میشود.
۲-۲-۴- روش بنیادی
روش بنیادی، عبارت است از بررسی صورتهای مالی شرکتها و دیگر اطلاعات اقتصادی و مالی به منظور تعیین ارزش ذاتی شرکت( جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۵). کلیه کسانی که از این روش استفاده مینمایند از دادههای بنیادی برای به دست آوردن تصویری شفاف از شرکتی که می خواهند در آن سرمایهگذاری نمایند، استفاده میکنند. در بررسی با روش بنیادی سه مرحله بررسی کلان اقتصادی، بررسی صنعت و سپس بررسی شرکت صورت می پذیرد. هدف از بررسی کلان اقتصادی، تجزیه و تحلیل پارامترهای سیاستهای انقباضی و انبساطی، نرخ رشد اشتغال، نرخ تورم، نوسانات نرخ بهره، نوسانات نرخ ارز، کسری بودجه، برنامههای اقتصادی دولت، توسعه صادرات، تغییر ارزش پول و غیره میباشد. در بررسی صنعت به وضعیت صنعت در بین صنایع داخلی، نسبتهای مالی در صنایع مختلف، عمر نوسانات فعالیت صنعت، ارزبری، ابعاد مثبت و روند قابل قبول مشاهده شده در صنایع مختلف، وضعیت سرمایهگذاری، وضعیت رقابت، وابستگی تکنولوژی و آینده صنایع پرداخته و صنایع شاخص انتخاب میگردند. در بین صنایع انتخاب شده و پیشرو به بررسی نسبتهای مهم مالی چهارگانه نقدینگی، اهرمی، فعالیت و سودآوری و سپس به بررسی هفت شاخص مهم نسبت بدهی، بازده سهام داران، بازده کل شرکت، نسبت قیمت به بازده، سود عایدی هر سهم، سود نقدی و تقسیمی هر سهم، بتا و ضریب ریسک سیستماتیک پرداخته میشود و سپس از قانون مبادله زیر استفاده میشود: اگر ارزش ذاتی دارایی بیشتر از ارزش بازاری آن باشد درآن سرمایهگذاری کن و در غیر این صورت نه. در واقع تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار ۹۰ درصد منطقی و۱۰ درصد روانی عمل میکند(ایزدی، ۱۳۸۳). در ادامه به تعریف رایج ترین معیارهایی که در این روش از آنان استفاده میشود، پرداخته میشود.
شاخص کل(INDEX): شاخص کل بورس تهران که به آن تپیکس[۷] میگویند، نشانگر روند عمومی قیمت کل شرکتهای بورس است، و تغییرات سطح عمومی قیمتها را نسبت به تاریخ مبدأ (۱۳۶۹) نشان میدهد. این شاخص۵۲ شرکت که در آن زمان کل شرکتهای پذیرفته شده در بورس را شامل می شدند، در برمی گرفت. این شاخص با بهره گرفتن از فرمول(۲-۴) محاسبه می گردد:
(۲-۴)
که در این رابطه:
: قیمت شرکت iام در زمان t
: تعداد سهام منتشره شرکت iام در زمانt.
: عدد پایه در زمان t که در زمان مبدأ برابر بوده است
: قیمت شرکت iام در زمان مبدأ
: تعداد سهام منتشره شرکت i ام در زمان مبدأ
n: تعداد شرکتهای مشمول شاخص
شاخص قیمت بورس تهران تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس را در برمی گیرد و در صورتیکه نماد شرکتی بسته باشدیا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ می گردد(مرکز پژوهشات و توسعه بازار سرمایه ایران).
نسبت قیمت به سود(P/E): این نسبت از تقسیم قیمت بازار سهام شرکت بر سود هر سهم شرکت به دست میآید(ساعدی و مختاریان،۱۳۸۸).
سود هرسهم([۸]EPS): برابر است با سود گزارش شده شرکت، تقسیم بر تعداد سهام منتشره و در دست سهام داران.یکی از مهم ترین نسبتهای مالی است که سرمایهگذاران به آن توجه میکنند. تمایل به خرید سهام با سود هر سهم بالا، بین همه سرمایهگذاران وجود دارد.
شاخص کارایی مالی(FE): از نسبتهای سودآوری میباشد که بصورت نسبت جمع داراییها به جمع حقوق صاحبان سهام محاسبه میشود.
نرخ بازده داراییها(ROA): این نرخیکی دیگر از نسبتهای سودآوری میباشد که از حاصل تقسیم سود خالص به جمع داراییها محاسبه میگردد.
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام(ROE): این نرخ از مرسوم ترین نسبت سودآوری میباشد که بصورت نسبت سود خالص به جمع حقوق صاحبان سهام بیان میگردد.
حاشیه سود خالص(NPM): این نسبت نیز از دیگر نسبتهای سودآوری است که در تجزیه و تحلیل صورتهای مالییک شرکت مورد بررسی قرار میگیرد. مقدار کمی این نسبت از تقسیم سود خالص بر خالص فروش به دست میآید.
نسبت گردش دارایی(AT): نسبت گردش داراییها،یکی از نسبتهای فعالیت میباشد که بصورت حاصل تقسیم خالص فروش بر جمع داراییها بدست میآید.
نسبت گردش پرداخت بدهیها(PT): نسبت خالص فروش بر جمع بدهیها را نسبت گردش پرداخت بدهیها می نامند.