زمطالعات اولیه پیرامون رقابت پذیری، این واژه را مترادف با عملکرد در نظر گرفته اند. این تعریف بر پیامدهای رقابت در صنعت و نیز پاسخ راهبردی به اقدامهای رقبا و برتری عملکرد سازمان نسبت به رقبا تمرکز دارد. مطالعه نظریه های مختلف نشان میدهد که از رقابت پذیری تعریف و تعبیر واحدی وجود ندارد. رقابت پذیری در اثر ترکیبی از داراییها و فرآیندها به وجود میآید. داراییها ممکن است به صورت موهبتی مثل منابع طبیعی و یا امکانات ایجاده شده توسط سازمان مثل زیرساختها باشد. رقابت پذیری سازمان ناشی از منابع و مزیت های رقابتی است که در نهایت موجب ایجاد رقابت پذیری میگردد.
اما به طور کلی میتوان رقابت پذیری را شایستگیها وتوانمندیهایی دانست که یک کسب و کار، صنعت، منطقه یا کشور دارد و میتواند آنها را حفظ نماید تا درعرصه رقابت بین المللی نرخ بازگشت بالایی را در عوامل تولید ایجاد کرده و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتاً بالایی قرار دهد.
توان رقابت پذیری صادراتی شرکتها معمولا به سه روش متفاوت اندازه گیری می گردند. در روش اول توان رقابت پذیری صادراتی شرکتها بوسیله شاخصهای اقتصادی عملکرد مانند سود , فروش , سهم بازار و غیره مورد اندازه گیری قرار می گیرند. مطالعاتی که از معیارهای اندازه گیری عملکرد استفاده کرده اند از شاخص هایی مانند فروش صادراتی (جولیان و لیسیچ، ۲۰۰۴)، رشد فروش صادراتی (مدسن ،۱۹۸۹) و سود صادرات ( جانسن و آرتانز ، ۱۹۹۵) و سهم صادرات (آکسین،۱۹۸۸) استفاده کرده اند.
در روش دوم معیار توان رقابت پذیری صادراتی از نتایج استراتژیک مانند توسعه راهبردی در بازارهای خارجی، بدست آوردن پایگاهی در بازار صادرات یا افزایش آگاهی نسبت به شرکت یا محصول می باشد. توجیه نظری اصولی برای این امر این می باشد که شرکتها مانند اهداف اقتصادی دارای مجموعه اهداف راهبردی در صادرات می باشند. این چشم انداز پیشنهاد می کند که دست یابی به اهداف استراتژیک مانند بهبود رقابت پذیری، افزایش سهم بازار یا موقعیت استراتژیک تقویت شده باید به عنوان یک جزء لاینفک توان رقابت پذیری صادراتی مورد توجه قرار گیرند. مطالعاتی که این جنبه فکری را پذیرفته اند اغلب توان رقابت پذیری صادراتی را به عنوان دست یابی به اهداف استراتژیکی مانند سهم بازار, حضور استراتژیک در بازار صادراتی یا موقعیت رقابتی در نظرگرفته اند (زویو و همکاران، ۱۹۹۸).
در نهایت اندازه گیری توان رقابت پذیری صادراتی از طریق معیارهای ادراکی و نگرشی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. چشم انداز نظری به کارگیری این دیدگاه این می باشد که نظر مثبت نسبت به صادرات یا رضایت در مورد عملکرد صادراتی معیار مناسبی از موفقیت در صادرات می باشد. مطالعاتی که این دیدگاه را مورد نظر قرار داده اند عملکرد صادراتی شرکتها را یا به طور مستقیم مانند موفقیت یا رضایت درک شده از فعالیت صادراتی (کاوسگیل و زویو، ۱۹۹۴) و یا غیر مستقیم مانند نگرش شرکت از صادرات اندازه گیری کرده اند (جانستون و سزینکوتا، ۱۹۸۲).
زویو و همکاران (۱۹۹۸) در تحقیق خود بدنبال شناسایی تعاریفی بوده اند که در طی ۱۰ سال از عملکرد صادراتی ارائه شده است. در انتها ایشان سه دسته بندی در ارتباط با شاخص های اندازه گیری عملکرد صادراتی بیان نموده است که عبارتند از:
الف) معیارهای مالی: معیار درآمد- در واقع مقدار درآمد حاصل از صادرات را اندازه گیری می کند. معیار رشد ارزش افزوده- این معیار اشاره به تغییرات در ارزش افزوده صادرات در یک دوره زمانی می پردازد.
ب) معیارهای غیر مالی: معیار رضایت- اشاره به رضایت مدیریت از عملکرد صادراتی دارد. معیار سهم بازا- در واقع برآورد مدیریت از عملکرد در مقایسه با اهداف تعیین شده در سهم بازار می باشد.
بر اساس پیشینه موجود تحقیق، شاخص های برجسته در حوزه توان رقابت پذیری شامل افزایش سهم بازار، درآمد، رشد ارزش افزوده و رضایت مشتریان می باشند.
۹-۲) مدل مفهومی تحقیق:
مدل مفهومی تحقیق حاضر از نتایج بررسی پیشینه تحقیق و همچنین ادبیات موجود در حوزه زنجیره تامین حاصل گردیده است، همانگونه که در بخش (۵-۲) ذکر گردید قدرت زنجیره تامین طبق بررسی پیشینه موضوع تحقیق توسط سه مولقه ( فاکتورهای موقعیتی، عدم اطمینان در زنجیره تامین و فاکتور تولیدی) برازش می گردد. هدف محقق بررسی تاثیر این متغیر بر مزیتهای استراتژیک زنجیره تامین در صادرات ( بخش ۶-۲) و مزیتهای رقابتی (بخش۷-۲) می باشد و در نهایت اثر این متغیرها بر توان رقابت پذیری صادرات ( بخش ۸-۲) بررسی خواهد گردید. جدول (۱۴-۲) متغیرها، معیارها و ملاک های بدست آمده از ادبیات موضوع را نشان می دهد. در ارتباط با تاثیر قدرت زنجیره تامین یا مدیریت زنجیره تامین بر مزایای رقابتی نیز مقالات بسیار متعددی صورت پذیرفته که از آن جمله می توان به مقاله آقای سوهانگ (۲۰۰۶) اشاره نمود(شکل ۱۷-۲). این مقاله با عنوان تاثیر زنجیره تامین بر مزیت های رقابتی به طور جامع در ارتباط با بررسی مولفه های زنجیره تامین و تاثیر آن بر مزیتهای رقابتی مورد نیاز جهت بقا در صحنه رقابت می پردازد.
شکل ((۲-۱۷: مبانی مدل تحقیق (قسمت دوم) ( استخراج شده از مدل سوهانگ (۲۰۰۶))
جدول (۱۴-۲): متغیر ها- معیارها و ملاک های اندازه گیری
متغیر | معیار | ملاک های اندازه گیری |
قدرت زنجیره تامین | عوامل موقعیتی | هزینه– نیروی کار - دولت - بازار و مشتریان - تامین کنندگان |
عدم اطمینان | عدم اطمینان در زنجیره تامین- عدم اطمینان در فرایند تولید- عدم اطمینان مالی - عدم اطمینان در تقاضا - عدم اطمینان سیاست های دولت - عدم اطمینان تکنولوژیک | |
عوامل تولیدی | مهندسی همزمان– مهندسی ارزش- تولید بهنگام- تعمیرات نگهداری پیشگیرانه- مدیریت تضمین کیفیت - برنامه ریزی منابع سازمان – تولید سلولی - بنچ مارکینگ | |
مزیت های رقابتی | کارایی در هزینه - نوآوری - پاسخ گویی به مشتریان- رقابت بر اساس زمان- کیفیت – قابلیت اطمینان | |
مزیت های استراتژیک زنجیره تامین در صادرات | نزدیکی به بازار هدف – حجم اقتصادی ارسال - تطبیق محصول با استاندارد های بازار هدف - گسترش شبکه خدمات پس از فروش در بازار هدف– بنچ مارک جهت بهبود فروش در بازار هدف | |
توان رقابت پذیری صادرات | درآمد- رضایت مشتریان- سهم بازار شرکت– ارزش افزوده |
بر اساس نتایج تحققات مشابه و همچنین شرایط صنعت خودرو، چارچوب مفهومی مورد نظر ساختار یافته است که پس از تایید در فصول آتی به عنوان یک مدل میتواند مورد استفاده قرار گیرد. شکل (۱۸-۲) نیز مدل مفهومی تحقیق را نمایش می دهد.
|
[۱]Inter-industryRivalry
[۲] Julian and Liesch
[۳] Johnson &Arunthanes
[۴] Axinn
[۵] Zou et al
[۶] Cavusgil&Zou
[۷] Johnston&Czinkota
[۸] Zou et al
[۹] Financial criteria