“
۳-۶-۲- روش های غیر پارامتری
در تلاش برای رفع مشکلات موجود در روش های پارامتری، روش های غیرپارامتری ایجاد شدند. فارل در سال ۱۹۵۷ اولین روش غیرپارامتری را جهت تعیین کارایی در حالت دو ورودی و یک خروجی ارائه نمود. وی به جای برآورد تابع تولید، مرز کارای قطعه قطعه خطی را با اعمال فرض های زیر و با بهره گرفتن از تبدیل یک به یک به دست آورد.
, ۱) , ( yi) (xi1, xi2,
شیب پاره خطها منفی یا صفر است و هیچ واحدی بین مرز و مبدأ قرار نمی گیرد . نقاطی که روی مرز قرار می گیرند نقاط کارا و بقیه ناکارا هستند.
۳-۷- تحلیل پوششی داده ها (DEA)
اندازه گیری کارایی به خاطر اهمیت آن در ارزیابی عملکرد سازمان ها همواره مورد توجه محققین بوده است. چنان که قبلاً نیز اشاره شد فارل در سال ۱۹۵۷ برای اولین بار با بهره گرفتن از روش غیر پارامتری اقدام به اندازه گیری کارایی یک واحد تولیدی نمود. در ادامه محققانی نظیر چارنز و همکارانش دیدگاه فارل را توسعه دادند و مدلی را ارائه نمودند که تحت عنوان تحلیل پوششی داده ها نام گرفت.
در سالهای اخیر نیز در اغلب کشورهای جهان برای ارزیابی عملکرد نهادها و دیگر فعالیت های رایج در زمینههای مختلف کاربردهای متفاوتی از DEA دیده شده است. علت مقبولیت گسترده این روش به سایر روش ها امکان بررسی روابط پیچیده و اغلب نامعلوم بین چندین خروجی است که در این فعالیتآموزشها وجود دارد. DEA امکان نگرش جدید به فعالیت هایی که قبلاً به روشهای دیگر ارزیابی شدهاند فراهم کردهاست. برای مثال امکان محک زنی با بهره گرفتن از این روش به شناسایی منابع ناکارا در شرکتهای خیلی سودآور منجر شده است. مطالعه کارایی نسبی سازمان های مختلف مانند بانکها، شرکت های بیمه، بیمارستانها و… که مطالعات قبلی قادر به ارزیابی توان بالقوه آن ها نبوده اند به کمک DEA میسر می شود (شکل ۳-۷).
نمودار(۳-۷): مرز کارایی فارل
۳-۸- عوامل بروز ناکارایی
به طور معمول کارایی اقتصاد مستلزم آن است که هر بنگاه در حد توان بالقوه خود عمل کند. اما اگر حتی بنگاه ها مستعد چنین کاری باشند نباید که اقتصاد همواره در معرض شوک های طرف تقاضا، تغییرات تکنولوژی و غیره قرار گیرد. در ادامه به مواردی که سبب بروز ناکارایی در بنگاه های یک صنعت می شود اشاره ای خواهد شد (ایران نژاد، ۱۳۷۱،۴) .
۳-۸-۱- نرخ تعدیل بنگاه
بخش اعظمی از ادبیات علم اقتصاد بر مبنای حداکثر سازی و فرض انسان عقلایی است، بدین معنی که شخص همواره مقدار بیشتر را به کمتر ترجیح میدهد. اما شواهد تجربی قوی وجود دارد که بسیاری از بنگاه ها به طریقی عمل میکنند که واژه «قناعت» به جای حداکثر سازی برای توصیف آنان مناسب تر است و این بدان معنا است که بنگاه های یاد شده رفتارهایی تابع بهترین روش لازم برای تداوم حیات بدون دغدغه را دنبال میکنند.
بنگاه ها را می توان به دو گروه ریسک گریز و ریسک پذیر تقسیم نمود. در شرایطی که نرخ بازگشت سهام کافی و اطمینان بنگاه ها نسبت به این نرخ زیاد است دیده می شود که برخی بنگاه ها ترجیح میدهند در فضایی کار کنند که فشار برای تغییرات در آن محدود باشد. این گونه بنگاه ها خود نیز تلاشی برای کسب فرصت ها انجام نمی دهند که اصطلاحاً آنان را ریسک گریز مینامند. اما دسته دیگر به طور بالقوه حاضرند برای دستیابی به نرخ های بازگشت بالاتر، ریسک را بپذیرند که به گروه ریسک پذیر معروفند.
در این نگرش، تفاوت عملکرد بنگاه ها چیزی نیست جز یکی از منابع ناکارآیی ایستا، یعنی وجود هزینه خطر تغییرات. لذا درجه «خطر پذیری» بستگی به تمایل و توانایی مدیران بنگاه ها به ایجاد تغییر و پذیرش خطر دارد.
واقعیت دیگر در فرایند تعدیل بنگاه ها ناشناخته و نامطمئن بودن آینده است. ناکارایی را می توان برطرف ساخت اما مناسبت تعدیل بستگی به آینده نگری پیرامون چگونگی وضعیت بازار و زمان تکمیل فرایند تعدیل دارد و این امر شامل پیشبینی در زمینه هایی چون نوآوری در تولیدات، تغییرات تکنولوژی، اهداف، واکنش رقبا و … میگردد.
۳-۸-۲- ناهمگنی محصولات
ناهمگنی محصولات میتواند ناشی از عملکرد بنگاه یا نتیجه گستردگی صنعت باشد. ارائه نام های تجاری، ارائه تسهیلات ویژه به مشتریان و خدمات پس از فروش از جمله مواردی است که محصولات را ناهمگن میسازد. البته نیز باید ذکر شود که علت حضور بنگاه های ناکارا در بازار میتواند از تفاوت تولید نشأت گرفته باشد، که تهدیدات رقابتی برای بنگاه ناکارا و یا با کارایی کمتر مرتفع خواهد شد و ضمن تداوم ناکارایی امکان ادامه بقا در بازار را برای بنگاه یاد شده فراهم می آورد. سنجش ناکارایی به هنگام مواجهه با فعالیت های متنوع یک صنعت، حتی اگر آن فعالیت ها به ظاهر مشابه باشند به نتایج نادرستی میانجامد.
۳-۸-۳- ناهمگنی نهادهها
کیفیت نیروی انسانی و سرمایه به عنوان دو عامل اصلی تولید میتواند منبع پیدایش ناکارایی بنگاه باشد. بنگاه هایی که دارای نیروی کار ماهر و قابل تر باشند در برابر شوک های خارجی سریعتر واکنش نشان داده و خود را تعدیل میکنند. اگر در برابر شوک های اقتصادی بنگاهی که قادر به اعمال تغییرات نیروی کار است با آن شتاب لازم اقدام نکند، دچار ناکارایی می شود. از طرفی ماهیت سرمایه یک بنگاه به سن، ساختار محصول، تشکیلات و ماشین آلات مرتبط است. یک بنگاه به هر نسبتی که نتواند سرمایه اش را به بهترین نحو اختصاص دهد ناکارا تلقی می شود. لذا یک بنگاه نباید همه سرمایه ای را که در اختیار دارد به کار گیرد، حتی اگر بتواند به بالاترین تولید بالقوه دست یابد. یک استراتژی کارا، فعالیت در ظرفیتی را توصیه میکند که نوسانات آماری و رویدادهای مرتبط با فرایند تولید را در نظر داشته باشد. اگر بنگاهی خود را برای مواجهه با شوک های خارجی آماده ساخته باشد، سریعتر از دیگر رقبای خود واکنش نشان میدهد و از مزایای رقابت بهره مند خواهد شد.
۳-۸-۴- مقیاس عمل
با توجه به تحلیل نظری فارل از کارایی، یک بنگاه میتواند هم به لحاظ تخصیصی و هم به لحاظ فنی واحدی کارا باشد. اما اگر تولید در مقیاسی بیش از اندازه بزرگ و یا بیش از اندازه کوچک صورت بگیرد و هزینه ها حداقل نگردد بنگاه دچار ناکارایی مقیاس خواهد بود. این منبع ناکارایی اگر چه بالقوه مهم است ولی در سطح بررسی متوسط ناکارایی صنعت مشکلی ایجاد نخواهد کرد. چرا که ناکارایی بنگاه های یک صنعت از طریق اختلاف تولید با آنچه به عنوان محصول بالقوه و دست یافتنی در حدود عوامل تولید و مقیاس عمل خودشان تخمین زده می شود، تعریف و محاسبه می شود و نه با مقیاس عمل بهینه صنعت.
۳-۸-۵- مکان جغرافیایی
بسیاری از بنگاه های کارای یک صنعت از ویژگی دسترسی به بازار عوامل تولید و بازار محصول بهره میبرند. نزدیکی به این دو بازار سبب کاهش هزینه های حمل و نقل و در نتیجه کاهش قیمت تمام شده محصول خواهد شد. از طرف دیگر نزدیکی به بازار فروش محصولات سبب می شود که بنگاهها در برابرتغییر سلائق مصرف کنندگان و یا استراتژی جدید فروش بنگاه های رقیب سریعتر واکنش نشان دهند و خود را با شرایط جدید تعدیل نمایند.
۳-۸-۶- صرفه های بیرونی
“