سازمانهایی که از نظر بازاریابی در سطح عالی قرار دارند، میکوشند مشتریان خود را راضی نگاه دارند. مشتری راضی خریدهای خود را تکرار میکند و از تجربههای خوبی که درباره محصول دارد دیگران را هم آگاه میسازد. کلید اصلی موفقیت این است که انتظارات مشتری با عملکرد سازمان منطبق باشد. سازمانهایی که زیرک و با فراست هستند، میکوشند مشتری را خشنود کنند. زیرا نه تنها متعهد به ارائه خدمات یا محصول هستند؛ بلکه چیزی را که عرضه میکنند بیش از تعهداتشان است(مشایخی کرهرودی ، ۱۳۸۸). حفظ و نگهداری مشتری اثر مهمی در سودآوری بانک دارد. عقیده بر این است که رضایت بر ادراک، خرید و تصمیمات آتی مشتری تأثیرگذار است(جابنون و التمیمی،۲۰۰۳،ص۱۲).
مشتریانی که برای یک دوره بلند مدت از سازمان راضی نگه داشته شوند، به چندین طریق بر سودآوری سازمان اثر میگذارند. اول اینکه، تکرار معاملات آنها منجر به کسب درآمد برای سازمان میگردد. دوم، هزینههای مربوط به آگهیهای تجاری، پیشبرد فروش و اقدامات ابتدایی جذب مشتریان جدید، به مراتب بیشتر از هزینههای حفظ و نگهداری مشتریان کنونی است.سوم، مشتریان راضی و وفادار اغلب اخبار خوب را منتشر ساخته و خدمات سازمان را به دیگران توصیه میکنند(اولوریونیو،۲۰۰۶).
برخی محققان از قبیل بردن و تیل(۱۹۸۳)، اولیور(۱۹۸۱)، و رست و پیترز(۱۹۹۷)، از رضایت مشتری به عنوان پیشایند اصلی خرید مجدد یاد کردهاند(هلیر و همکاران،۲۰۰۳،ص۲۵). همچنین لاولاک و همکارانش(۱۹۹۸)، مزایای رضایتمندی مشتری را چنین برشمردند:
اول، رضایتمندی موضوعی است که به وفاداری مشتری پیوند خورده است.
دوم، مشتریان با رضایتمندی بالا، توصیههای دهان به دهان مثبت بهراه خواهند انداخت.
سوم، مشتریان با رضایتمندی بالا با گذشتترند(خطاهای احتمالی سازمان را به سبب
رضایتمندی خود میبخشند(اندیوبیسی و واه،۲۰۰۵،ص۲۲۳).
افرادی که از خدمات خوب سازمان در گذشته لذت بردهاند، احتمالاً باور دارند که خطاهای خدمت از جمله انحرافات طبیعی و اجتناب ناپذیر است و سازمان را مقصر قلمداد نمیکنند.
رضایت بالای مشتری نوعی بیمه در برابر اشتباهات احتمالی مؤسسه است، که در نتیجه تغییرات مرتبط با تولید خدمات، وقوع آنها اجتناب ناپذیر است. مشتریان دائمی در مواجهه با چنین موقعیتهایی اغماض بیشتری دارند، زیرا به دلیل تجربیات خوشایند قبلی، اشتباهات دائمی اندک سازمان را به راحتی نادیده میگیرند و یا بروز هر گونه اشتباه غیر عمدی به سمت رقبا نمیروند. بنابراین عجیب نیست که جلب رضایت مشتریان مهمترین وظیفه سازمانها و مؤسسات شده است، چون این امر ارتباط مستقیمی با حفظ مشتری، سهم بازار و منافع سازمان دارد(ونوس و صفائیان،۱۳۸۱ ،ص۲۵).
۲-۲-۴) ارتباط رضایت و وفاداری مشتری
رضایت به ارزیابی ذهنی از احساسات بستگی دارد. احساس تابعی از عدم تطابق و نسبت ستاده به داده است. نتیجه نهایی نیز احساس مثبت یا منفی از کامیابی است(اندرسن،۲۰۰۰،ص۲۱). رضایت بالا یک سیاست ایمنی در مقابل اشتباهاتی است که به دلیل پیوستگی تغییر پذیری با تولید خدمات، گریزی از آن نیست. از اینرو کسب رضایت مشتری، با توجه به رابطه مستقیم آن با حفظ مشتری، سهم بازار و سود، ذهن مدیران شرکتها را به خود مشغول داشته است(لاولاک و رایت، ۱۳۸۲،ص۳۵).
کشف ارتباط بین رضایت مشتری و وفاداری مشتری همچنان موضوع مورد علاقه محققین است. در شکل ۲-۴، شش حالت ممکن از وابستگی رضایت و وفاداری را نشان میدهد. حالت(۱)، بیانگر این است که رضایت و وفاداری تجلی یک مفهوم یکسان است. حالت(۲)، نشان دهنده این است که رضایت، مفهومی مرکزی برای وفاداری است، بهطوریکه بدون آن وفاداری وجود ندارد. در حالت(۳)، نقش مرکزی رضایت تقلیل یافته و بیانگر این نکته است که رضایت یک جزء تشکیل دهنده وفاداری است و در واقع یکی از مولفهها و ابعاد ایجاد وفاداری است. حالت(۴)، مفهوم وفاداری نهایی را بیان می کند؛ که رضایت و وفاداری ساده از اجزای آن هستند. در حالت(۵)، این فرض مطرح است که چه سهمی از رضایت در ایجاد وفاداری مؤثر است. حالت(۶)، رضایت را سرآغاز مراحل متوالیای میداند که در نهایت به وفاداری ختم می شود. این حالت همچنین بیانگر این است که وفاداری ممکن است مستقل از رضایت باشد؛ بهطوریکه عدم رضایت ممکن است بر حصول و یا عدم حصول وفاداری تأثیرگذار نباشد (فیض و رجبی میاندره، ۱۳۸۷).
شکل ۲-۴) شش حالت ارتباط میان رضایت و وفاداری(الیور،۱۹۹۹،ص۲۷).
در سالهای آتی ممکن است تأکید فزاینده بر وفاداری در معنایی متضاد با رضایت پدید آید. به
گونهای که، میزان روگردانی حتی در میان مشتریان راضی نیز میتواند نسبتاً بالا باشد. بنابراین گرچه رضایت و وفاداری با هم رابطه دارند، اما این رابطه نامتقارن است. رضایت تعیین کننده ناپایا برای وفاداری است. ریچارد الیور، اظهار میدارد که چندین مانع در مقابل وفاداری نظیر، خصیصههای فردی(تنوع جویی و وفاداری به چندین مارک) و مشوقهای عامل تغییر مارک(رقبا ممکن است با پیامها و مشوقهای اغواء کننده، مصرف کننده را وسوسه کنند)، وجود دارد. در حقیقت او بیان میدارد که مصرف کنندگان وفادار، فراتر از یک رضایت و حتی رجحان پایدار هستند و آنها مدافعینی مصمم در هنگام مواجهه با پیشنهادات فریبنده از طرف رقبا محسوب میشوند(موون و مینور، ۱۳۸۲،ص۱۱۲).
به عبارتی، علیرغم تأکید سازمانها بر حفظ مشتریان فعلی، وضعیتهایی پیش میآید که مشتری علیرغم رضایت، نسبت به سازمان وفادار نمیماند. دلایل متعددی در این خصوص وجود دارد که دو مورد اصلی آن عبارتند از:
الف) انگیزه تنوعگرایی: انگیزه تنوعگرایی، حالتی را توصیف میکند که علیرغم رضایت از یک محصول یا خدمت خاص، مشتری، ارائه کننده خدمت را به دلایلی نظیر تمایل به تغییر، حس کنجکاوی یا خستگی، تغییر میدهد.
ب) تئوری کاوش: بر اساس این تئوری، میزان معینی از نارضایتی دو برابر همان میزان رضایت بر تکرار خرید اثرگذار است. این بدین معنی است که در تلاش برای افزایش وفاداری مشتریان در اولین گام باید تمامی منابع ممکن که منجر به نارضایتی میشوند را حذف کرد، زیرا تنها پس از این کار است که تلاش بیشتر برای افزایش رضایت اثر خواهد گذاشت(سید جوادین و کیماسی،۱۳۸۴ ،ص۴۵).
در نتیجه اینکه اگر چه از رضایتمندی مشتری به عنوان پیشایند وفاداری مشتری یاد میشود؛ ولی ممکن است مشتریانی که از تجارب گذشته خود راضی هستند، الزاماً مشتریان وفادار سازمان نباشند. به طور کلی رضایت مشتری این موضوع که تا چه میزان خدمت یا محصول پیشنهادی سازمان با انتظارات مشتری مطابقت دارد را اندازهگیری میکند، در حالی که وفاداری مشتری این احتمال را که آیا مشتریان مجدداً مراجعت می کنند و اینکه آیا تمایل به مشارکت و همکاری با سازمان دارند را اندازهگیری میکند. مشتریان وفادار تمایل به برقراری یک رابطه مشترک و پایدار با سازمان مربوط را دارند(رابینسون و همکاران،۲۰۰۵،ص۵۹۱).
[۱]. Jabnoun and Al – Tamimi
[۲] Olorunniwo et al
- Bearden and Teel
- Roest and Pieters
- Lovelock et al
[۶]. Ndubisi & Wah .
[۷]. Andreassen