از آنجا که کیفیت بعنوان یک عامل مهم و موثر در موفقیت و یا عدم موفقیت در مراکز و موسسات آموزشی به شمار میرود، بنابراین همه آنها به دنبال آن هستند. هر چند که خدماتآموزشی، از جمله بحثهایی محسوب می شود که دارای سریعترین روند رشد در کشورهای در حالتوسعه است چنین رشد سریعی، تلاشهایی را برای تعمیم یافته های تحقیقاتی کشورهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه باعث شده است(انواری،۱۳۸۴ : ۳).
در کشورهای توسعهیافته ارتقاء کیفیتخدمات و محصولات آموزش در صدر اولویتهای آنان قرار دارد و نخستین اولویت این جوامع ارتقاء کیفیتخدمات و محصولات آموزش است. بهبود مستمر و تضمین کیفیت خدماتدانشگاهی مهمترین وظیفه این جوامع تلقی می شود در جوامع توسعهیافته تفکر کیفیت محصول و تعهد به دستیابی به آن بعنوان قابلیتهایی تلقی می شود که عوامل موفقیت را در همه حیطههای رقابتی فراهم می کند که متاسفانه در جوامع توسعه نیافته نقش مراکز آموزشی در پیشبرد جامعه به فراموشی سپرده شده است و به بیان دیگر، مقاماتعالی این جوامع و گردانندگان آموزشعالی آنها دانشگاهها را به عنوان عنصر تحول تلقی نمیکنند زبرا آنها فاقد تمهیدات لازم برای ایجاد تحول در جامعه هستند، کیفیت نیز یک مقوله فراموش شده در این مراکز است و پیوسته روبه کاهش میرود. این پدیده در آموزشعالی از عوامل زیر ناشی می شود:
- ارزیابی نارسایی نیازهای جامعه
- توسل به راههای موقت و کوتاه
- دیوانسالاری نظام آموزشعالی
- بی تفاوتی نظام آموزشعالی نسبت به مسائلاجتماعی
بعلاوه تقاضای روزافزون برنامه های آموزشی، رشد کمی نهادهای آموزشعالی و افزایش تعداد متقاضیان آن از یک سو و از سوی دیگر نگرانیهای جدی در مورد کیفیتخدمات موجب دلواپسیهای آنها شده است، این نگرانیها زمانی تشدید می شود که کیفیتخدمات و محصولات آموزش عالی بطورجدی از سوی ذی نفعان آنها مورد انتقاد قرار گرفته است(همان : ۱۴).
یکی از مسائلی که در نظام آموزشعالی توجه کارشناسان و دستاندرکاران را به خود جلب کرده است، کیفیت آموزشی میباشد، بحث کیفیت معمولا در مقابل کمیت مطرح میگردد. از این جهت همزمان با رشد کمی نظام آموزشعالی به مسئله کیفیت نیز توجه میگردد. چنانکه عنوان گردید، مفهوم کیفیت بر اساس دیدگاه های شخصی افراد متفاوت است. و همین امر باعث گردیده است که یک تعریف معین و جامع که مورد قبول همگان باشد ارائه نگردد.
۲- ۱۷- مفهوم کیفیتآموزشی
مفهوم کیفیت که یکی از اهداف اساسی در ارزشیابیهای آموزشعالی در تمام کشورهای جهان به شمار میرود، دارای تعریف معینی که اجماع نظر در خصوص آن وجود داشته باشد نیست، رونتویولو آنرا مفهومی چندب عدی میداند که از بخش صنعت و خدمات وارد آموزشعالی شده است و بنا به نیات دولت ها، معلمان، دانشجویان، کارگزاران اجتماعی و اقتصادی به ابعاد متفاوت آموزشی نظیر سازمان دهی و مدیریت موسسه، شرایط آموزشی و پژوهشی، محتوای آموزشی و ارزش مدارک در بازار کار به قابلیت بازاریابی مدارک دانشگاهی مربوط می شود. به قول وی برخی از محققان، نظیر برنان، ارزشیابی کیفیت آموزشعالی را بیشتر به کارکردهای بیرونی آموزشعالی مرتبط میدانند، یعنی در خدمت اقتصاد بودن آن نه انتقال دانشهایجدید.
آنچه میتوانیم اضافه کنیم، این است که مفهوم کیفیت کلیت دارد یعنی کیفیت یک دانشگاه به کیفیت تمام عوامل موثر بر دانشگاه مرتبط است، لذا توجه به فقط یک جنبه(بعد اقتصادی، بعد آموزشی، بعد پژوهشی و…) بدون توجه به ارتباط و کلیت آنها، دانشگاه را در مقام یک سیستم، بیشتر دچار اختلال می کند(یمنی، ۱۳۸۰ : ۹۳).
کیفیت آموزش یک مفهوم پیچیده ای است که این مفهوم تحت هر شرایط و موقعیتی معنی و مفهوم خاص خود را پیدا می کند. آنچه که در یک کلاس پیش میآید تابع عوامل آموزشی مختلف(معلم، فراگیر، محتوای آموزشی، فضای آموزشی، وسایل آموزشی و…) میباشد که در بروز چگونگی فعالیتها و عملکرد تحصیلی فراگیران موثر است گرچه عملکرد تحصیلی مطلوب فراگیران به مجموعه عوامل مختلف دیگری همچون عوامل اقتصادی، اجتماعی، شرایط فرهنگی و سیاسی و تفاوتهای فردی افراد بستگی دارد که هرکدام تحت شرایط و موقعیتهای خاصی می تواند در بهبود کیفیت فرایند آموزشی نقش مثبت و یا منفی داشته باشد. با توجه به مطالب مشروحی که در مورد کیفیت آموزش از نظر گذرانده شده، مفهوم کیفیت آموزش یک مفهوم پیچیده، تام و نسبی میباشد که ابعاد مختلفی را در بر میگیرد و می تواند خصوصیات«مطلوب» و یا«نامطلوب» موقعیتهای آموزشی را نشان دهد و اثرات آن از طریق تغییرات رفتاری در سطح فراگیران و نیز در سطح پیامدهای نظام آموزشی(اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…) قابل تشخیص و بیان میباشد(یمنی،۱۳۷۵ : ۹۲).
از مفهوم کیفت آموزشی تعابیر گوناگونی به عمل آمده است. این تعابیر را می توان بر حسب انتظاراتی که گویندگان آنها از نظام آموزشی دارند به دو دسته تقسیم نمود:
۱- دسته ای که معتقد به وجود اهداف خارجی برای نظامهای آموزشی در زمینه حرفهای، اقتصادی و اجتماعی هستند و انتظار دارند که این نظامها مسقیما در جهت تحقق اهداف گام بردارند تا از این طریق نیازهای جامعه را مرتفع سازند.
۲- در مقابل این دیدگاه گروهی معتقدند آموزش و پرورش در ورای خود هدفی ندارد و اهداف آن از خود فرایندآموزش و پرورش ریشه میگیرند و طرفداران این دیدگاه معتقدند برای ارزیابی از کیفیت آموزشی باید معیارهای درونی نظامهای آموزشی را ارزیابی نمود. به عقیده آنان ارزیابی از طریق خارج از نظام آموزشی به تنهایی کافی نیست(هلک، ۱۳۷۱ : ۴۸).