r = Nopat / Capital نرخ بازده سرمایه
Wd = بدهی بهره دار / جمع منابع
We = ارزش بازار سهام عادی جدید / جمع منابع
Ws = سهام عادی و سود انباشته / جمع منابع
جمع منابع = بدهی بهره دار + ارزش بازار سهام عادی جدید + سهام عادی و سود انباشته
Kd = کل هزینه های مالی / کل بدهی های بهره دار
(از طریق مدل گوردون )
D◦ = سود نقدی تقسیم شده
p◦ = قیمت هر سهم
f = هزینه انتشار سهام
g = نرخ رشد سود نقدی
EVA با توجه به نظر ( ویزن رایدر ۱۹۹۷ ) از رابطه زیر محاسبه می شود ( فرمول ۳-۲).
سود عملیاتی پس از کسر مالیات = فروش – هزینه های عملیاتی – مالیات
ارزش افزوده اقتصادی = هزینه سرمایه – سود عملیاتی پس از کسر مالیات
از دیدگاه مالی، EVA، بر اساس چگونگی ارتباطش با ارزش افزوده بازار ( MVA) تعریف میشود. در این روش، MVA (یا NPV) برابر با ارزش فعلی EVAهای آتی مورد انتظار شرکت است. از طرفی، MVA عبارت است از تفاوت بین ارزش شرکت و ارزش دفتری اقتصادی سرمایه به کار گرفته شده در شرکت. مطالب فوق در قالب فرمولهای ریاضی زیر قابل بیان است (فرمول ۴ – ۲).
در حالی که ارزش افزوده بازار، اثرهای ناشی از اقدامهای مدیریت از زمان تأسيس شرکت را مورد ارزیابی قرار میدهد، در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی، بر اثر بخشی مدیریت در یک سال مشخص تأکید میشود.
MVA نشاندهنده این موضوع است که چگونه یک شرکت به طور موفقیتآمیزی سرمایهاش را به کار گرفته و فرصتهای سودآور آتی آینده را پیشبینی کردهاست. هدف اولیه و اساسی هر واحد انتفاعی باید حداکثر کردن MVA باشد. EVA ایجاد کننده MVA است. زیرا ارزش فعلی EVAهای آتی است که مبنای ارزیابی و ارزش گذاری شرکت در بازار است. بنابرین اگرچه EVA یک معیار داخلی برای اندازهگیری عملکرد است ولی همین معیار داخلی منجر به ایجاد یک معیار خارجی میشود که ارزش شرکت را در بازار تعیین میکند. اگر EVAهای آتی مثبت باشد، سهام شرکت در بازار به صرف فروخته میشود ولی اگر EVAهای آتی منفی باشد سهام شرکت در بازار به کمتر از ارزش دفتری (بهکسر) فروخته خواهد شد. چنین شرکتهایی در بازار سهام از اقبال چندانی برخوردار نخواهند بود. MVA نشاندهنده ارزیابی جامعه سرمایهگذار از فعالیت شرکت است و متاثر از عملکرد یک سال شرکت نیست، حتی متاثر از عملکرد سالهای آتی شرکت است.EVA و MVA معیارهای داخلی و خارجی اندازهگیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت هستند(فرمول ۵-۲ )
در حقیقت با تغییر در ارزشافزوده اقتصادی EVA، ارزش افزوده بازار MVA نیز تغییر میکند اگر تغییر در EVA مثبت باشد، ارزیابی بازار نیز مثبت خواهد بود ولی اگر این تغییر منفی باشد، قطعا ارزیابی بازار مثبت نخواهد بود ( دنیای اقتصاد ، کرامتی ، ۱۳۸۶ )۱.
به طور کلی ویژگی MVA بدین صورت است که :
۱- MVA نشان دهنده این موضوع است که چگونه یک شرکت به طورموفقیت آمیزی
سرمایه اش را به کار برده و فرصت های سود آورآتی را پیشبینی کردهاست
۲- هدف اولیه و اساسی هر واحد انتفاعی باید حداکثر کردن MVAباشد.
۳- EVAایجاد کننده MVAاست ،زیرا ارزش فعلی EVAهای آتی است که مبنای ارزیابی و ارزش گذاری شرکت در بازار است
ارزش افزوده اقتصادی از طرق زیر قابل افزایش است :
-
- افزایش کارایی عملیاتی افزایش بازده سرمایه
-
- به کارگیری منابع جدید در واحد تجاری که با اطمینان بازده آن بیشتر از میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت باشد .
-
- سوق دادن منابع از پروژه هایی که بازده کافی ندارند به استفاده موثرتر از منابع
- کاهش هزینه سرمایه به دو طریق :
الف – استفاده بیشتر از بدهیها : بدهیها به دو دلیل ارزانتر هستند اول اینکه چون وام دهنده ریسک کمتری می پذیرد پس بازده مورد توقع کمتری دارد دوم اینکه بهره وام صرفه جویی مالیاتی دارد .
ب – کاهش ریسک شرکت بدون اینکه بازده کاهش پیدا کند چون با کاهش ریسک بازده مورد توقع سهامداران و وام دهندگان کاهش مییابد راه های کاهش ریسک مانند پیش فروش محصولات ، بیمه کردن دارائیها در مقابل خطر آتش سوزی و … میباشد (جهانخایی ، ۱۳۷۷،ص۴۵) ۱.
۱۳-۲سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات ( NOPAT )
NOPAT عبارت است از سود بعد از مالیات حاصل از عملیات شرکت که در محاسبه آن اثر ثبتهای غیرنقدی حسابداری حذف و صرفهجویی مالیاتی ناشی از هزینه های تامین مالی از سود کسر گردیده است. NOPAT نشاندهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای همه تامینکنندگان مالی شرکت، اعم از سهامداران و اعتباردهندگان، موجود میباشد.
یک استثنا برای محاسبه NOPAT در بخش ثبتهای غیرنقدی حسابداری وجود دارد و آن استهلاک میباشد. برای رسیدن به NOPAT، هزینه استهلاک باید از درآمدهای عملیاتی کسر گردد، زیرا این هزینه از نظر اقتصادی قابل قبول است. داراییهای مصرف شده در جریان عملیات شرکت میبایست قبل از کسب بازده سرمایهگذاری توسط سرمایهگذاران جایگزین شوند. بنابرین هزینه استهلاک به عنوان معادل هزینه های نقدی به حساب میآید. به منظور هماهنگی با NOPAT، استهلاک انباشته نیز از Capital کسر میگردد.
۱۴-۲ نرخ بازده سرمایه
این نرخ، بهرهوری سرمایه به کار گرفته شده را بدون توجه به روش تامین مالی و فارغ از انحرافات حسابداری که از ثبتهای تعهدی، مفهوم محافظهکاری و عدم احتساب تلاشهای ناموفق به سرمایه ناشی میشوند، اندازهگیری میکند. این نرخ ممکن است به طور مستقیم با نرخ هزینه سرمایه شرکت مقایسه شود تا خلق یا از بین رفتن ارزش در شرکت مشخص گردد.
r = Nopat / Capital نرخ بازده سرمایه
نرخ بازده سرمایه میتواند بر اساس رویکرد عملیاتی یا رویکرد تامین مالی محاسبه شود.
۱-۱۴-۲محاسبه نرخ بازده سرمایه بر اساس رویکرد عملیاتی
در رویکرد عملیاتی، Capital عبارت از: جمع خالص سرمایه در گردش (NWC)، خالص داراییهای ثابت (NFA) و سایر داراییها میباشد. خالص سرمایه در گردش از طریق کسر بدهیهای جاری بدون بهره (NIBCLS) از داراییهای جاری به دست میآید. بدهیهای جاری بدون بهره در اصل به وجود آورنده یک منبع تامین مالی خودجوش در شرایط عادی فعالیت شرکت هستند بهطوری که نیاز به یک سرمایه دایمی را برطرف میکنندمانند حسابهای پرداختنی ، هزینه معوق ، مالیات بر درآمد پرداختنی . دلیل عدم احتساب آن ها در Capital این است که هزینه های تامین مالی وجوه پرداختی به فروشندگان و کارکنان که معمولاً با تأخیر همراه است، در بهای تمام شده کالای فروش رفته منظور شدهاند و نباید بهواسطه حذف آن ها از درآمد چیزی کسر گردد. خالص داراییهای ثابت شامل خالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات، سرقفلی و سایر داراییهای بلندمدتی میباشد که برای تداوم عملیات شرکت لازم هستند.
برای به دست آوردن Capital، انجام پارهای تعدیلات روی داراییها بهخاطر وجود ذخایر معادل سرمایه ضروری است. این تعدیلات عبارتاند از: اضافه کردن ذخیره Lifo به موجودیها، اضافه کردن ذخیره مطالبات مشکوکالوصول به دریافتنیها، اضافه کردن استهلاک انباشته سرقفلی به سرقفلی، اضافه کردن مانده داراییهای نامشهود سرمایهای شده به خالص داراییهای ثابت و غیره.
“