بدون شناسایی انواع بازارهای مالی، شناخت کاملی از سیستم مالی کسب نمیگردد. بازار مالی، بازار رسمی و سازمانیافته ای است که در آن انتقال وجوه از افراد و واحدهایی که با مازاد منابع مالی مواجه هستند، به افراد و واحدهای متقاضی وجوه صورت میگیرد. بدیهی است که در این بازار وامدهندگان را خانوارها و اکثریت متقاضیان وجوه را بنگاههای اقتصادی و دولت تشکیل می دهند( راعی و تلنگی، ۱۳۸۳). در این بازارها، اوراق بهادارهایی، مثل اوراق قرضه و سهام شرکتها، معامله میشوند. خرید و فروش اوراق بهادار و رغبت مردم به سرمایهگذاری در این اوراق در گرو وجود بازارهای مالی است. اگر بازار مالی وجود نداشته باشد، سرمایهگذاران نمی توانند اوراق بهادار خود را به پول نقد تبدیل کنند( دلبری،۱۳۸۰).
۲-۱-۱-۱-انواع بازارهای مالی
انواع مختلفی از بازارهای مالی، با تنوعی از سرمایهگذاریها و مشارکت کنندگان وجود دارد. بازارهای مالی را برحسب سرمایهگذاریها، سررسید سرمایهگذاریها، انواع وامدهندگان و وام گیرندگان، محل بازار و انواع مبادلات دسته بندی مینمایند(راعی و تلنگی، ۱۳۸۳).یکی از متداول ترین تقسیم بندیها، تقسیم بندی بر حسب سررسید میباشد. بر این اساس، بازار مالی از بازارهای پول و بازارهای سرمایه تشکیل میشود. بازار پول برای ابزار بدهی کوتاه مدت میباشد و بازار سرمایه برای دارایی مالی با سررسید طولانی تر میباشد. از جمله اوراق بهاداری که در بازار سرمایه مبادله میشوند، می توان به سهام و اوراق قرضه بلندمدت اشاره کرد. بازارهای سرمایه از بازارهای اولیه( دست اول) و بازارهای ثانویه (دست دوم) تشکیل میگردند. بازارهای اولیهیک بازار مالی است که درآن اوراق بهادار تازه منتشر شده به خریداران آن عرضه میگردد. این بازار دارای دو ویژگی متمایز است. اول، بازاری است که در آن تشکیل سرمایه صورت میگیرد و دوم، سهام و اوراق قرضه منتشر شده شرکتها برای اولین بار در این بازار عرضه میشوند. بازار ثانویه، بازار مالی دیگری است که در آن اوراق بهادار قبلا منتشر شده، خرید و فروش میشوند. در این بازار دلالان و کارگزاران نقش اساسی را به عهده دارند. بازارهای ثانویه دو وظیفه اصلی دارند: اول اینکه، بازارهای ثانویه فروش ابزار مالی را آسانتر میکنند که در نهایت موجب افزایش نقدینگی آن ابزار میشوند. افزایش نقدینگی این ابزار باعث میشود، مطلوبیت بیشتری پیدا کنند و بنابراین شرکت ناشر اوراق بهادار، آنها را راحتتر در بازار اولیه بفروشد. دوم اینکه، بازارهای ثانویه قیمت فروش اوراق بهادار را در بازار اولیه تعیین میکنند.یعنی هر چقدر قیمت فروش همان اوراق در بازار ثانویه افزایش مییابد، قیمت فروش همان اوراق در بازار اولیه نیز افزایش مییابد (مشکین[۱] و اکینز[۲]، ۲۰۰۰). از بعد قانون مندی و انضباط نظارتی، بازارهای مالی را به بازارهای رسمی(بورسهای اوراق بهادار سازمانیافته) و بازارهای غیررسمی(بازار خارج از بورس) تفکیک مینمایند. بازار خارج از بورس(OTC[3])یک سازمان مشاهده ناشدنی است که دربرگیرندهی شبکه ای از کارگزاران و معامله گران در سرتاسر کشور است. غالبا بازار خارج از بورس شامل تسهیلاتی است که برای انجام مبادلات اوراق بهاداری که در بورس سازمانیافته مبادله نمیشوند، در نظر گرفته میشوند. این تسهیلات متشکل از معامله گران، کارگزاران و رایانهها و شبکههای کامپیوتری و الکترونیکی میباشد. بورسهای اوراق بهادار سازمانیافته سازمانهایی با تشکیلات فیزیکی مشهود میباشند. از آنجائیکه محور اصلی این پژوهش بورسهای سازمانیافته میباشد در ادامه بیشتر به این مبحث پرداخته میشود.
۲-۱-۱-۲- بورس
بورس مکانی است که در آن تشکیلات منظمی وجود دارد به طوری که درآن مکان، سهام و اوراق بهادار پذیرفته شده، بصورت منظم و سازمانیافته مبادله میشوند( جهانخانی و پارسائیان، ۱۳۷۵). ریشههای ایجاد بورسهای بزرگ امروز جهان را باید در بازارهای مکاره قرون وسطی جستجو کرد. در این مراکز، معاملات در آغاز کالا به کالایا پایاپای بود. لیکن مشکلاتی که در انجام معاملات پایاپای وجود داشت، واسطه مبادله ای به نام پول به وجود آورد که خود ابتدا به صورت کالا بود، سپس به پول فلزی تغییر شکل داد و امروزه به صورت پول کاغذییا اسکناس درآمده است. در اواخر قرون وسطی، ملاقات بازرگانان به تدریج، صورت منظمی به خود گرفت. در قرن پانزدهم و حوالی ۱۴۵۰ میلادی، بازرگانان و کسبه بلژیکی در شهر بورژ[۴] مرکز فنلاند در شمال غربی بلژیک در میدانی با نام تربونرس[۵] در مقابل خانه بزرگ زاده ای به نام ون دربورزه[۶] جمع می شدند. میادین محل تجمع بازرگانان به تدریج به بورس مشهور شد. نام بورس بدین ترتیب در ابتدا به اجتماع بازرگانان و صرافان و دلالان اطلاق می شد که در نقاط غیر مسقف جمع می شدند. لیکن در قرون بعد و به تدریج محلهای سرپوشیده مخصوصی برای این معاملات ایجاد گردید(عباسی،۱۳۸۳). در برخی از کشورهایکیا چند بورس سازمانیافته، فعالیت مینمایند. ویژگی بازار بورسهای سازمانیافته شرایط پذیرش اعضاء و شرکتها است. بسته به نوع اوراق بهادار و مکانیسم معاملات و همچنین درجه پیشرفته بودن بورسها، اعضاء آن ها متفاوت خواهد بود. لیکن عمده ترن اعضاء فعال در بورسهای سازمانیافته، کارگزاران کمیسیونی، کارگزاران مستقل، معاملهگران رقابتی و متخصصین (یا بازارسازان) میباشند.
۲-۱-۱-۲-۱- اهمیت بورس اوراق بهادار
با توجه به پویایی دنیای کنونی و تحولات سریعی که در ابداعات و اختراعات صورت میگیرد، کشوری میتواند ادعا کند که اقتصادی سالم و مطمئن دارد که بهیک بخش مالی و بازار سرمایه کارا متکی باشد. بخش مالی شامل وام گیرندگان، وامدهندگان و موسسههای مالی است. موسسههای مالی واسطه ای بین وامدهندگان و وام گیرندگان، در تخصیص سرمایه به صورت بهینه هستند. این موسسههای مالی به صورت سیستم پایه بانکییا غیر بانکی عمل میکنند. هر چند سیستم پایه بانکی در بسیاری از کشورها،یکی از مهم ترین منابع برای سرمایهگذاری کلان است، ولی نمی تواند به تنهایی منابع لازم را جهت رشد و توسعه اقتصادی کشور فراهم آورد. در حال حاضر، بازار بورس اوراق بهادار در اکثر کشورها، هسته مرکزی بازار سرمایه است و سالانه مبلغ هنگفتی سرمایههای سرگردان را به سمت واحدهای مولد و فعال جامعه، نظیر واحدهای تولیدی و خدماتی هدایت میکند. این بازارها، ضمن سهیم کردن عموم در مالکیت شرکتها، باعث کاهش نقدینگی و قدرت خرید آن ها شده و در نتیجه، تورم را کاهش می دهد. از طرف دیگر، با تخصیص این منابع به واحدهای مولد، تولید افزایش مییابد و باعث بهبود کارآیی مدیران نیز میشود. همچنین بازار بورس اوراق بهادار، پذیرای سرمایهگذاران مختلف، با انگیزهها و درجهی ریسک پذیری متفاوت است. حال اگر این بازارها به طوری عمل کنند که سرمایهگذاران بتوانند بازدهی طبق ریسک پذیری خود بدست آورند، منابع به طور بهینه تخصیص مییابد و بازار از نظر تخصیص، کارا میشود. اگر این بازارها بتوانند وجوه را از وامدهندگان به وام گیرندگان با حداقل هزینههای انتقال هدایت نمایند، از نظر عملیاتی نیز کارا خواهند بود. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۶ میلادی، بورسهای نوظهور جهان توانستند معادل ۶/۱ تریلیون دلار از سرمایههای داخلی و خارجی را به جریانهای اقتصادی خود تزریق نمایند. این مبلغ تقریبا معادل ۱۰% کل ارزش مبادلات سهام در کل بورسهای جهان بود. به نظر می رسد، بورسهای نوظهور با بررسی وضعیت بازدهی بورس اوراق بهادار کشورهای دیگر، سعی دارند تجربیات تلخ آنها را خود تجربه نکنند و با به کارگیری نقاط قوت بورسهای قدیمی، در حال پیشی گرفتن از آنها هستند(نمازی، ۱۳۸۲). بنابراین بازار بورس اوراق بهادار در چارچوب مکانیزم مشخصیی می تواند باعث ایجاد سرمایه و هدایت آن به سمت واحدهای فعال مولد شود و نیز سبب افزایش تولید، کنترل تورم، مشارکت مردم در تامین سرمایه مالی در واحدهای صنعتی و سهیم شدن آن ها در مالکیت شرکتها، افزایش تعهد و کارآیی مدیران و نهایتا افزایش رشد تولید ناخالص داخلی شوند. ارزش سهام معامله شده در بورسهای جهان در سال ۱۹۹۶ نسبت به سال ۱۹۸۶، سه برابر شده است، به طوری که از ۶/۵ تریلیون دلار به ۱۷ تریلیون دلار افزایشیافته است. ارزش سهام توکیو و لندن نیز به ترتیب ۷/۲ و۷/۱ تریلیون دلار میباشد. مجموع ارزش سهام معامله شده بازارهای سهام کشورهای درحال توسعه نیز سال ۱۹۹۶به ۱۲% ارزش کل معاملات سهام در بورسهای جهان رسیده است. گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، گواه این است که سال ۱۹۹۶ با گسترش موج خصوصی سازی صنایع دولتی در جهان، دولتها۸۸ میلیارد دلار از فروش سهام صنایع ملی کسب کرده اند و این مبلغ نسبت به سال گذشته۱۳% افزایشیافته است. بانک تجاری مورگان استانلی در مارس ۱۹۹۷ اعلام کرد، ارزش سهام معامله شده در بورس نیویورک۷/۷ تریلیون دلار است و شامل ۴۵% از کل ارزش سهام جهان است. (نمازی،۱۳۸۲). سوابق بورسهای معروف جهان نشان می دهند که در طی عمر خود توانسته اند خدمات ارزنده ای به اقتصاد ملی خود و در جهت اهداف اقتصادی ارائه دهند و حتی در جهت حصول اهداف سیاسی و مقاصد استعماری از این گونه بازارها استفاده شده است. بورس لندن در تامین سرمایه و منابع مالی دولت انگلستان در جهت تحقق اهداف سیاسی کمک شایانی را به آن دولت نموده و ایالات متحده با جمع آوری سرمایههای عموم از طریق بازارهای سرمایه در تقویت و پیشرفت سرمایه داری مالی، به افزایش تولید ملی و پیشرفت صنعتی کمک به سزایی نموده است. به نقل از نشریات بانک مرکزی، از ۱۲۰ میلیون نفر ژاپنی، ۲۷میلیون نفر سهامدار شرکتهای سهامی عام و از ۲۵۰ میلیون آمریکایی، قریب ۵۵ میلیون سهامدار و در انگلستان از ۵۰ میلیون نفر نیز ۲۱ میلیون نفر سهامدارند. کثرت تعداد سهامداران در این بازارهای مبین آن است که مردم به بازارهای سرمایه خود اعتقاد داشته و مطمئن هستند که سرمایههای آنان در این بازارها به هدر نرفته و سودهای معقولی را به ارمغان میآورد (عباسی،۱۳۸۳).
[۱] Mishkin
[۲] Eakins
[۳] Over the Counter
[۴] Burges